به گزارش پایگاه خبری نشان :

این روزها

صدای معلم با غیرتی که میخواهد در این شرایط به بچه های کلاسش درس دهد را میشنویم، ( خانم آیلاند)، شاید خیلی از ما به لهجه شیرینش خندیدیم ، چون خود من ، من اما به شخصه دستش را میبوسم و دربرابر غیرت و همتش سر تعظیم فرود می آورم،

یادم می آید در بحبوحه جنگ مادرم به کمپ بی می‌رفت تا به کودکان جنگ زده درس بدهد، کمپ بی نزدیک سربندر و ماهشهر بود و خانواده های جنگزده در آنجا سکنی داده شده بودند، من راهمراهش میبرد، بمباران مرتب و هر روزه بود، به کمپ بی رسیدیم و کلاس خالی بود از ترس بمباران، مادر به تک تک خانه های کمپ رفت و با آرامش آنها را دعوت به کلاس کرد، ،پیگیری معلمی برای برگزاری کلاس ، به خانواده هایشان قول میداد تا با صدای آژیر آنها را به پناهگاه ببرد، و من را هم مثال میزد که بچه خودم هم همراهم هست، شرایط زندگی هر لحظه تغییر میکند مهم عکس العمل ماست ، آن روزها هیچ گاه از خاطرم فراموش نمیشود

.

پ .ن: مادر با دست مرا نگه داشته تا عکس گرفته شود، بس که یه جا بند نبودم، عکس مال هم روزگار است

#جنگ #خانم_آیلاند#کرونا#کمپ_بی#ماشهر#سربندر_بندرامام #جنگزده #مادر #معلم #معلمی_عشق_است #عادل_معمارنیا #عادل_معمار_نی

آخرین خبر

 

AndroidOnlineNewsImage.aspx