به گزارش پایگاه خبری نشان :

 

 

هر چند خیلی بعید است کسی را پیدا کنیم که در فرانسه متولد شده باشد و نتواند زبان فرانسه را به خوبی صحبت کند، اما هنوز هم هویت های محلی و منطقه ای به خصوص در ناحیه برتانی و میدی، در جنوب فرانسه، بسیار قوی است. شاهد این مطلب، بقای زبان های بومی این مناطق است که با زبان فرانسوی، ایتالیایی و اسپانیایی تفاوت دارد. در بسیاری از بخش های روستایی فرانسه، زبان هایی چون برتون یا پروونسال هنوز هم در زندگی روزمره به کار می روند.

تا اواسط قرن شانزدهم نیز هیچ زبان رسمی ای در کشور وجود نداشت. به ندرت کسی در خارج از ایل دو فرانس به زبان فرانسه سخن می گفت. لاتین زبان رسمی کلیسا و کسب و کار دولتی بود و مردم در کوچه و خیابان و در خانه به زبان های بومی صحبت می کردند. کسانی که از منطقه خودشان به منطقه دیگری مهاجرت می کردند نمی توانستند زبان مردم منطقه جدید را بفهمند. در سال 1539، زبان فرانسه، زبان رسمی کشور اعلام شد و از آن پس اغلب آثار چاپی به زبان فرانسه بود، ولی زبان گفتاری هنوز هم زبان های منطقه ای بود. مردم همچنان به زبان بومی سخن می گفتند و تنها در صورتی زبان فرانسه را می آموختند که برایشان ضرورت پیدا میکرد. اغلب مردم نیازی به آن نداشتند.

بر اساس نوشته جان آرداگ و کالین جونز در کتاب اطلس فرهنگی فرانسه "زبان فرانسه تا سال 1789 (که انقلاب فرانسه فرا رسید) زبان اقلیت بود". از آن به بعد در مدارس عمومی فقط زبان فرانسه تدریس می شد. البته اخیرا با احیای جنبش های منطقه ای از جمله جنبش استقلال طلبانه آرام ولی ضعیف در برتانی و کرس خواستار مجاز شدن آموزش و آزمون های دو زبانه بیش تر در مدارس دولتی هستند. به نظر اغلب فرانسوی ها این یک گام به عقب است و این کار حتی در مناطق درگیر حامیان اندکی دارد.

فرانسه کشوری بی همتا

فرانسه کشوری است که همه چیز در آن فراوان است، به همین دلیل هم منطقی به نظر می رسد که فرانسویان، بدون توجه به محل سکونتشان، از بودن درون این "شش ضلعی" به خود ببالند. فرانسه بسیاری از بزرگترین چهره های تاریخی جهان را پرورانده است و تاریخ این کشور مهمترین وقایع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان را در بر دارد. امروزه فرانسه در سراسر جهان به دلیل غذاها، مد و هنرش زبانزد است. در بسیاری از محافل، گفتن این که چیزی فرانسوی است به این معناست که از نظر کیفیت و نوآوری رقیب ندارد.

5

بدون شک پاریس نماد اصلی فرانسه و مرکز فرهنگ، تاریخ و زندگی معاصر این کشور است، اما در واقع تنوع و فراوانی بسیاری را که در این کشور وجود دارد، در خارج از مرزهای این شهر بزرگ می توان درک کرد. چشم اندازهای مختلف فرانسه، از کوه های آلپ گرفته تا سواحل صخره ای برتانی و از جنگل های دوردونی تا گندمرارهای میدی، از تاکستان های دره لوآر تا ریویرای آفتابی، با هر چشم انداز دیگری در جهان برابری می کند. موقیت جغرافیایی این کشور سبب شده است تا محصولات گوناگون و بی شماری از نوشیدنی های عالی و پنیرهای معروف فرانسه تا دانه آفتابگردان، صدف، آب معدنی و نمک در این کشور تولید شود. محصولات صنایع فرانسه نیز گوناگون است: از پارچه و وسایل آشپزی گرفته تا خودرو.

پاریس یکی از پرجهانگردترین شهرهای دنیاست و به سبب اهمیت تاریخی و فرهنگی اش مشهور است.

فرانسه فرهنگ های منطقه ای متنوعی نیز دارد. هنوز هم بخش هایی در فرانسه وجود دارند که گویش مردم آنها برای اهالی سایر نقاط به سختی قابل فهم است و آنها کارهای روزمره شان را غالبا به همان صورتی انجام می دهند که اجدادشان انجام می دادند و در روزهای جشن لباس های سنتی به تن می کنند. هر چند در بخش های کوچکی از کشور، عمدتا در برتانی، جنبش های استقلال طلبانه ای به وجود آمده است، ولی هیچ یک از آن ها واقعا اتحاد کشور را به خطر نینداخته اند. در واقع، بسیاری از فرانسویان می کوشند فرهنگ های منطقه ای را تقویت کنند. مثلا، اخیرا یکی از دانشگاه های ایالتی برتانی، دوره های درسی مربوط به تاریخ و فرهنگ آن منطقه را به زبان محلی برتون دایر کرده است. واضح است که چنین اقدامی نشانه ای از این اطمینان است که تفاوت های منطقه ای تهدید به شمار نمی آید، بلکه یکی از ویژگی های خاص فرانسه است.

واقعیت فرانسوی ها

جای شگفتی نیست که فرانسویان به کشورشان بسیار مغرورند، غروری که بیگانگان گاهی آن را فخرفروشی فرهنگی فرانسویان می پندارند. البته، امروزه فرانسویان با مشکلات مختلفی درگیر هستند که کیفیت زندگیشان و منحصر به فرد بودن فرهنگشان را در خطر قرار داده است. هر چند در مورد نقش فرانسه به عنوان تاثیرگذارترین کشور بر فرهنگ و تاریخ جهان غرب اختلاف نظر وجود دارد، برای فرانسویان مشکل است که بپذیرند چنین میراثی برای باقی ماندنشان در خط مقدم قدرت های جهانی کافی نیست. فرانسه بزرگ ترین کشور اروپای غربی است، ولی از نظر معیارهای جهانی کشوری متوسط به شمار می رود. منابع طبیعی ارزشمند این کشور فراوان نیست. بنیان تولیدی آن استحکام زیادی ندارد و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی آن، که هنوز هم عمدتا بر مبنای مزارع فردی استوار است، به دلیل ناتوانی در رقابت با شرکت های چند ملیتی رو به انحطاط است.

پذیرش پول مشترک اروپایی (یورو) و سایر تغییراتی که با عضویت فرانسه در اتحادیه اروپا یه وجود آمده است باعث شده تا فرانسویان نگران از دست رفتن هویت منحصر به فردشان بشوند.

هر چند فرانسه با ایتالیا، اسپانیا، و آلمان مرزهای طولانی دارد، تقریبا نیمی از جمعیت این کشور زبان دیگری جز زبان فرانسوی نمی دانند که تا حدی به این علت است که این مردم از زندگی در درون این شش ضلعی احساس راحتی می کنند. بسیاری از فرانسویان، حتی افراد فرهیخته، در مقابل فراگیری زبان انگلیسی مقاومت می کنند، چون می ترسند که به آمریکایی شدن فرهنگشان منجر شود. آنها نگرانند، زیرا می دانند چیزهای بسیاری دارند که ممکن است از دست بدهند. مسائل اجتماعی از قبیل مهاجرت و دلمشغولی های سیاسی مثل افزایش محبوبیت افراط گرایان راست گرا و چپ گرا در احزاب سیاسی، سبب شده است بسیاری از این نگران باشند که آیا فرانسه در آینده خواهد توانست هویت ملی اش را حفظ کند یا نه.

منبع : سایت آموزش زبان فرانسه لنگوئج دانلود