به گزارش پایگاه خبری نشان :

علی شادمان نوشت: در «صد سال به این سالها» افتخار داشتم اِسمم کنارِ نامِ شما باشه ...

عاشقانه دوستتون داشته ام و دارم ، پیش و پس از آنکه بازیگر بشم ؛

مومیایی ۳ و مارمولک و لیلی با من است رو جوییده بودم ، حالا هم همونم ، هر بار تماشاتون مسخم می کنه... یک شب در پلانی از «صد سال به این سالها» گریه می کردید و من پشت دوربین بی اختیار با دیدن اشکِ‌ شما هق هق می زدم ، نگاهم کردید ، دیدید که با اشکتون اشک می ریزم ؛ ما در «صد سال به این‌سالها» باهم بازی نداشتیم ؛ اما روزی که قرار بود در سکانسی گریه کنم ، اومدین سر صحنه و دو ساعت پشت دوربین جای یک شخصیت دیگه دیالوگ ها رو خواندیدو گریه کردید ، و من هم باز مثل همیشه صورتم خیسِ اشک شد ...

بعد ها فهمیدم همون شب که من رو دیده بودید که چطور با بازیتون منقلب می شم ، خودتون به گروه کارگردانی گفتید ؛ سکانسی که علی قراره گریه کنه من رو هم آفیش کنید ...

۱۴ ساله هر موفقیتی کسب می کنم ، کوچیک‌ یا بزرگ ، اولین اسمی که روی موبایلم‌ میفته و به من تبریک میگه شمایید .

آقای پرستویی ، عمو پرویز ؛

شما خیلی مردِ بزرگی هستید .

و‌ من تا ابد در مقابل شما به اندازه ی همین عکس کوچک و شیفته ی خودتون و مرامتونم .

همه ی اینارو گفتم اما مجازی فایده و‌کیفی نداره باید بیام حقیقی‌ سِفت بغلتون کنم .

تولدتون مبارک بازیگرِ محبوب من