به گزارش پایگاه خبری نشان :

هر وقت حرف ازدواج پیش می آید، تصمیم می گیریم با دو برادر ازدواج کنیم که مجبور نشویم از هم جدا شویم. (می خندد) ولی تا الان خیلی به شکل جدی به ازدواج فکر نکرده ایم. جدا شدن از همدیگر هم برایمان سخت بود. ولی کم کم باید به این قضیه جدی تر فکر کنیم.

چرا سعیده به سراغ بازیگری نیامد؟

افسانه پاکرو : راستش سعیده را هر کی می بیند فکر می کند بازیگر است. اتفاقاً چندین بار پیشنهاد بازیگری هم داشته اما قبول نکرده است. احساس می کنم به دلیل سختی کاری که من داشته ام او هم زده شد.

در صورتی که شاید این فرصت را هر کس داشت به راحتی از دست نمی داد. من هم خیلی اصرار کردم. برادرم هم یکبار در یکی از سریال های تاریخی بازی کرد.

آن موقع سن کمی داشت. وقتی کارگردان نوع دیالوگ گفتن را برایش توضیح داده بود، چون دیالوگ ها به سبک قدیمی بود، گفت نمی توانم این دیالوگ ها را بگویم. کار را رها کرده و آمده بود.(می خندد)

فکر می کنم خانواده ام خیلی به این کار علاقه ندارند. شاید چون محدودیت ها و سختی های من را دیده بودند، نخواستند وارد این حرفه شوند.

سعیده پاکرو : افسانه درست می گوید، پیشنهاد زیاد داشتم. من دوست داشتم اما آن زمان اصلاً فرصت این کار را نداشتم. آن موقع زیاد دوست نداشتم ولی الان دوست دارم این کار را به شکل حرفه ای ادامه بدهم. ولی خب الان دیگر پیشنهاد ندارم. البته کار فیلمسازی را بیشتر از بازیگری دوست دارم./نمکستان