به گزارش پایگاه خبری نشان :

تنهایی برای «فریبا» همیشگی است. او بیشتر اوقات تنها بوده، جز ٦ سال زندگی مشترکش. بعد از ‌جدایی، تنهایی شد سبک زندگی‌اش و حالا با آمدن کرونا و قرنطینه خانگی تنهاتر شده. آخرین‌بار ٦٤‌‎ ‎شمع روی کیک ‌را فوت کرد. بحث قرنطینه که به میان آمد، فریبا مثل خیلی از کارمندان دورکار شد، اما یکی، دو نخ سیگار در روز حالا به ‌روزی یک پاکت رسیده و سوپر محل با دیدن شماره تلفن او از آن سوی خط می‌گوید فریبا خانم لیست را بگو، می‌نویسم. «با ‌وجود بازنشسته شدن، با یکی، دو دوست کسب و کاری راه انداختیم تا از تنهایی به آن پناه ببریم، اما با کرونا در این ‌چهاردیواری حبس شده‌ام. احساس بیهودگی می‌کنم. به نظرم افسردگی گرفته‌ام. حوصله نگاه کردن در آیینه را هم ندارم. از صبح ‌تا شب صدای رادیو می‌آید، البته بهتر از صدای سکوت خانه است.» قبل از قرنطینه و کرونا، میهمانی‌ها و دور همی‌های آخر هفته ‌همیشه به راه بود. کافه‌گردی با همکاران، سینما رفتن و تئاتر دیدن برنامه‌های روتین فریبا بود. «نشنیدن صدای موجود زنده ‌و نداشتن مکالمه روزانه با کسی جز خودت دیوانه‌کننده است. قسمت بد ماجرا این است که از افسردگی و بیکاری رو آورده‌ام به ‌خوردن.»

 

«سعید» هم یکی از میانسالان تنهای روز‌های قرنطینه است. او در مرز ٥٥سالگی ایستاده؛ هیچ‌وقت ازدواج نکرده و حالا در ‌روز‌های قرنطینه از سلول انفرادی ٥٢متری‌اش به تنگ آمده است. «یادش بخیر. هر از گاهی با دوستانم دور هم جمع می‌شدیم. یک ‌شب‌هایی هم دور هم فیلم می‌دیدیم. هفته‌ای یک‌بار هم جلسه شعرخوانی داشتیم یا درباره مسائل روز جهان یا کتابی که به تازگی ‌خوانده بودیم، حرف می‌زدیم. بیشتر شب‌ها این‌طوری می‌گذشت به‌جز شب‌هایی که روی پروژه‌ام کار می‌کردم. قرنطینه من را به ‌سلول انفرادی ٥٢متری‌ام تبعید کرده و کاری از دستم برنمی آید.»

تماس تصویری با دوستان، راهکار سعید بوده برای فرار از ‌تکرار روز‌های قرنطینه. «مُردَم از بس صدای خودم را شنیدم و خودم را دیدم. کتاب می‌خوانم، فیلم می‌بینم و ساعاتی از روز را هم ‌روی نوشتن کتابم می‌گذرانم، اما احساس می‌کنم حال روحی‌ام خوب نیست و این را به‌خوبی متوجه‌ام. گاهی اوقات تصویری با ‌دوستان صحبت می‌کنم، هرچند آن‌ها هم شرایط‌شان از من بهتر نیست.»، اما قرنطینه «مهشید» ٦٧ ساله را وسواسی کرده و ترس ‌بخش وحشتناک زندگی‌اش شده است. «به زور قرص می‌خوابم، اما با وجود این، شب‌ها چندباری از خواب می‌پرم و استرس تمام تنم ‌را به لرزه می‌اندازد. قبلا اصلا این‌طور نبودم، اما این روز‌ها ترس گرفتن کرونا و تنها مُردَن در این چهاردیواری بخشی از ذهنم را پر ‌کرده است.» ترسی که بعد از شنیدن خبر فوت یکی از آشنایان در تنهایی، وجودش را تسخیر کرده است.

راهکار مهشید برای ‌فرار از تنهایی روز‌های قرنطینه خرید حیوان خانگی بود؛ راهکاری که وسواس این روزهایش مانع عملی‌شدنش شد. «هر دو پسرم ‌در کانادا زندگی می‌کنند و این، بار تنهایی‌ام را سنگین‌تر کرده است. خیلی اهل کافه، سینما و تفریح‌های بیرون از خانه نبودم، اما ‌همیشه با دوستانم دور همی داشتیم. یکی از دوستانم بیشتر شب‌ها پیش من بود. حرف می‌زدیم، فیلم می‌دیدیم، درد دل ‌می‌کردیم. این ویروس لعنتی از کجا پیدایش شد و تمام زندگی‌مان را مختل کرد؟» ‌

«کسی برای کریسمس به مادربزرگ احتیاج دارد؟ من غذا و هدایایی برای بچه‌ها می‌آورم. من هیچ‌کس را ندارم و این موضوع به ‌من آسیب می‌رساند.» این بخشی از گزارش نیویورک‌تایمز در دسامبر گذشته است که به آگهی زنی در تولسا در اوکلاهاما برای ‌مادربزرگ بودن در کریسمس اشاره دارد؛ گزارشی که تنهایی آدم‌ها را به تصویر می‌کشد؛ بر اساس تحقیقات ‌کنوانسیون ١٢٥ساله انجمن روانشناسی آمریکا تنهایی می‌تواند آسیب‌های زیادی به سلامت جسمی و روانی افراد وارد کند. بر اساس ‌آمار‌های این کنوانسیون، خطر مرگ زودرس در فرد دچار انزوای اجتماعی ٢٦درصد بیشتر از افرادی است که در روز ١٥عدد سیگار ‌می‌کشند.

عبدالله شیهی‌پار، کارشناس ارشد برنامه بهداشت عمومی در دانشگاه براون، این دل‌نگرانی را در قالب یادداشتی در ‌نیویورک‌تایمز بیان کرده است. «انزوای اجتماعی با گسترش کرونا الزامی است، اما ممکن است در درازمدت به تضعیف سلامت ‌عمومی منجر شود. اجازه ندهیم چنین اقداماتی باعث انزوای عاطفی شود. احساس انزوا توانایی سیستم ایمنی را در مقابله با عفونت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. تنهایی باعث التهاب مزمن و کاهش توانایی بدن در دفاع از خود در برابر ‌‎ ‎ویروس‌ها می‌شود.»

حسام‌الدین علامه، مسئول دبیرخانه شورای ملی سالمندان هم حال این روز‌های سالمندان را خوب نمی‌داند. او شرایط بحرانی ‌این روز‌ها را در ١٠٠ سال گذشته بی‌سابقه تعریف می‌کند؛ شرایطی که به انزوا و احساس تنهایی آدم‌ها دامن زده، به‌ویژه سالمندان. ‌او در گفتگو با «شهروند» از تأثیر مراوده بر سالمندان می‌گوید: «بهزیستی علاوه بر مراکز شبانه‌روزی سالمندان، ‌مراکز فرزانگان را برای رفت‌وآمد‌های سالمندانِ تنها داشت که قبل از شیوع کرونا با رفت‌وآمد در این مراکز بسیاری از نیاز‌های ‌عاطفی‌شان پاسخ داده می‌شد. سالمندان با یکدیگر ارتباط می‌گرفتند، نیاز به صحبت کردن و مراودات اجتماعی‌شان پاسخ داده ‌می‌شد و تأثیر مثبتی بر سبک زندگی‌شان داشت. سالمندان نیازمند این‌گونه مراودات و ارتباطاتند.» ‌

با شیوع کرونا، اخبار مربوط به سالمندان زیاد شد و این گروه از جامعه را پرریسک نامیدند و سالمندان خانه‌نشین شدند. ‌سالمندانی که تعداد زیادی‌شان در کنار تنها بودن شناخت کافی هم از دنیای فناوری ندارند و نمی‌توانند از مزایای فضای ‌مجازی بهره ببرند. علامه نبود زیرساخت‌های مناسب برای سالمندان را مشکلی مضاعف در این روز‌های بحرانی می‌داند. او ایجاد ‌زیرساخت‌های لازم را برای بالا بردن مشارکت سالمندان بعد از گذر از بحران کرونا یکی از الزامات می‌داند. «به دلیل نبود ‌زیرساخت‌های لازم و همین‌طور با در نظر گرفتن محدودیت شناخت سالمندان از فناوری‌های جدید انتظار می‌رود صداوسیما، رادیو، ‌سمن‌ها و گروه‌های داوطلب در شرایط بحرانی امروز به کمک پر کردن خلأ به وجود آمده برای سالمندان بروند. حتی تماس‌های ‌مکرر نزدیکان این عزیزان می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب سالمندان کمک کند. هرچند نیاز به سامانه جامع سالمندی بیش ‌از گذشته احساس می‌شود؛ سامانه‌ای که تمام وضع سالمندان، تنهایی، بیماری و سبک زندگی‌شان و... در آن ثبت شود.» ‌

تنهاتر از گذشته

«سالمندان و افراد با بیماری‌های زمینه‌ای اقشار پرریسک در مقوله کرونا هستند.» یک پیام آشنا در دو ماه گذشته برای سالمندان ‌با این شعار که ابتلا به کرونا یعنی مرگ. رابعه موحد، روانشناس معتقد است قرنطینه این روز‌ها و این پیام‌ها به معنای استرس و ‌اضطراب برای همه اقشار جامعه به‌ویژه سالمندان است. او در گفتگو با «شهروند» از راهکاری می‌گوید که می‌تواند از استرس ‌سالمندان در این روز‌ها بکاهد. «صداوسیما می‌تواند با حذف این پیام‌ها و پخش برنامه‌های ورزشی مخصوص سالمندان به این ‌بخش از جامعه انگیزه بدهد. بهزیستی می‌تواند مشاوره‌های تلفنی را هم راه‌اندازی کند، چون سالمندان نیاز به صحبت ‌کردن و گفتن از مشکلات‌شان دارند. هرچند نزدیکان سالمندان هم می‌توانند مشاوره آنلاین برای سالمندان‌شان بگیرند.» موحد ‌دادن انگیزه برای گذر از این روز‌ها را در سالمندان تأثیرگذارتر می‌داند. «سالمندان باید امید و انگیزه بیابند که دوران کرونا تمام ‌می‌شود و آن‌ها می‌توانند بعد از قرنطینه به زندگی برگردند.»

عطاءالله احمدی، روانشناس هم معتقد است در دوران شیوع ‌کرونا سالمندان استرس و اضطراب مضاعفی نسبت به سایر اقشار جامعه تحمل می‌کنند. او در گفتگو با «شهروند» در خطر ‌بودن سلامت جسمانی سالمندان را هم گوشزد می‌کند. «سالمندان از چند منظر تحت استرس این روز‌ها هستند؛ استرس قرنطینه، ‌نداشتن فعالیت‌های جزئی روزانه، ترس از آلوده شدن و کاهش همان رفت‌وآمد‌ها و مراودات حداقلی. هرچند بخشی از سالمندان ‌قبل از کرونا هم زندگی در تنهایی را تجربه کرده‌اند، اما با وجود قرنطینه و خطری که سلامتی‌شان را تهدید می‌کند، استرس ‌تن‌هایی نسبت به گذشته برای این افراد مضاعف می‌شود؛ استرس‌هایی که با ادامه‌دار بودن سلامت جسمانی آنان را هم به خطر ‌می‌اندازد. استرس بی‌شک در صورت ادامه‌دار شدن سیستم ایمنی سالمندان را ضعیف می‌کند و آن‌ها علاوه بر اینکه مستعد ابتلا به ‌کرونا می‌شوند بلکه بیماری‌هایی با زمینه‌های عفونی هم سلامت آن‌ها را تهدید می‌کند.»

تغییر سبک زندگی برای مقابله با تنش‌ها

«تن‌هایی بیماری واگیرداری است.» این جمله را پروفسور مانفرد اشپیزر، نویسنده کتاب «تن‌هایی بیماری ناشناخته» گفته است؛ ‌جمله‌ای که به گفته او تحقیقات وپژوهش‌ها در‌سال ٢٠٠٩ به اثبات رسانده‌اند. این روانپزشک آلمانی معتقد است ‌احساسات واقعا واگیردارند، چون انسان موجودی اجتماعی است و به همین دلیل می‌توان از نظر حسی و عاطفی هم مبتلا شد. ‌‌ «قرنطینه واقعا می‌تواند منجر به اختلالات روانی در فرد شود، آن هم حتی در سالم‌ترین انسان‌ها، فرقی نمی‌کند پیر باشید یا ‌جوان، زن یا مرد.»

محمدرضا ایمانی، روانشناس هم معتقد است انزوای اجتماعی فشار‌های روحی و روانی بسیاری به آدم‌ها تحمیل ‌می‌کند. او در گفتگو با «شهروند» قرنطینه را محدودیتی برای آدم‌ها و مختل شدن آزادی‌عمل آن‌ها می‌داند. «قرنطینه هرچند ‌خودخواسته محدودیت‌هایی را تحمیل می‌کند؛ محدودیت‌هایی که باعث می‌شود فرد به خودی‌خود فشار‌های روحی و روانی ‌بسیاری را تحمل کند، به‌خصوص در گروه‌های حساسی همچون سالمندان.» ایمانی، دورهمی‌ها، گردش با دوستان و مسافرت‌ها را ‌بخشی از سبک زندگی آدم‌های امروزی می‌داند؛ سبکی که حالا تحت‌تأثیر کرونا قرار گرفته است. «افرادی که اهل دورهمی، گردش ‌و مسافرت بودند و روابط اجتماعی خودشان را داشتند در شرایط فعلی تنش‌ها و نگرانی‌هایی را تجربه می‌کنند؛ تجربه‌ای ‌که با طولانی شدن شرایط فعلی نمود بیشتری خواهد داشت. پیش از این دورهمی دوستانه برای سالمندان راهکاری حداقلی برای ‌ایجاد ارتباطات اجتماعی بود. هرچند این دورهمی‌ها برای سالمندانی که تنها زندگی می‌کنند تأمین‌کننده نیاز عاطفی‌شان هم ‌بود. نیاز‌هایی که با خانه‌نشین شدن‌شان اغلب اوقات بی‌جواب می‌ماند و به استرس و اضطراب این افراد دامن می‌زند.

بهترین ‌کار در چنین شرایطی برای دور ماندن از تنش‌ها تغییر نگرش به سبک جدیدی از زندگی است. این روز‌ها برای ما بهترین فرصت ‌است تا موضوعاتی را که تا به حال به آن‌ها فکر نکرده‌ایم وارد زندگی‌مان کنیم؛ ورزش کردن، کتاب خواندن، موسیقی و تجربه ‌ارتباطات مجازی که به کمک فناوری‌ها این روز‌ها در دسترس همگان است. حتی به کمک این فناوری‌ها می‌توان دورهمی‌های ‌مجازی داشت.» با همه‌گیر شدن کرونا و اعمال قوانین سفت‌و‌سخت قرنطینه یا رعایت فاصله اجتماعی کارشناسان در مورد ‌آسیب‌های روانی دوران شیوع بیماری‌های همه‌گیر هشدار می‌دهند؛ هشداری که تأکید دارد افرادی که سابقه ابتلا به بیماری‌های ‌روحی و روانی ندارند هم به اندازه دیگران در معرض اختلالات روانی ناشی از قرنطینه کاهش روابط اجتماعی و اخلال در روند ‌عادی زندگی خودند؛ اختلالی که در دوران پساکرونا هم می‌تواند تأثیرگذاری‌اش را داشته باشد و زمینه انزوای اجتماعی و ‌عاطفی را فراهم کند.

ایمانی معتقد است فکر کردن به موضوعات از این دست آن هم پیش از وقوع‌شان انتخاب درستی از ‌طرف شهروندان نیست. «در روز‌های ابتدایی شیوع کرونا زمان‌بندی می‌کردیم که یک یا دوماه بعد ویروس تمام می‌شود، بعضی‌ها ‌منتظر گرم شدن هوا بودند درحالی‌که با همه آن پیش‌بینی‌ها امروز دچار چالشی هستیم که روابط و سلامت‌مان را خدشه‌دار ‌کرده است. بی‌شک بعد از کرونا هم بسیاری از مشکلات روشن خواهد شد، بنابراین بهتر است امروز تمام توجه‌مان را به نکات ‌مثبت کرونا بدهیم. به اینکه تعاملات خانواده‌ها بیشتر شده. رعایت اصول بهداشتی بیشتر از قبل دنبال می‌شود. روز‌های قرنطینه ‌بی‌شک دستاورد‌های مثبتی هم برای آینده خواهد داشت. آدم‌هایی که امروز محدودیت‌ها را تجربه می‌کنند در دوران پساکرونا ‌زندگی خردمندانه‌تری را خواهند ساخت.» ‌

نگاهی به تنهایی‌های شخصی

قرنطینه پیش از این، برای ایرانی‌ها واژه‌ای در‌سال ١٢٣٧ شمسی بود که همه‌گیری وبا در شیراز و ١٠‌سال بعد از آن با جولان ‌طاعون در تبریز محدودیت‌هایی در این شهر‌ها اجرایی شد هرچند قرنطینه دوره امیرکبیر در‌سال ١٢٦٧ شمسی بیشتر در ذهن ‌ایرانی‌ها باقی مانده؛ دورانی که با گسترش وبا مرز‌های ایران و عراق قرنطینه شد، اما کسانی مانند سهیل رضایی، روانشناس، ‌شرایط حاکم بر این روز‌های جامعه‌جهانی را قابل مقایسه با هیچ‌یک از تجربیات بشر پیش از این نمی‌دانند. بشری که برای گذر از ‌کرونا و رسیدن به روز‌های پس از آن مکانیزم و دستورالعملی از گذشته ندارد و باید با تجربه خود از آن گذر کند. او در گفتگو ‌با «شهروند» از به‌هم‌ریختگی سبک زندگی آدم‌های این روز‌ها می‌گوید: «هریک از ما به سبک زندگی‌ای خو کرده بودیم و حالا با ‌وجود کرونا این سبک زندگی روتین به‌هم‌ریخته و باعث شده ما هم دچار به‌هم‌ریختگی شویم. دورهمی‌ها و میهمانی‌های پشت هم، ‌کافه‌نشینی‌ها و ... امروزه به سبک زندگی گروهی از جامعه بدل شده، اما شرایط فعلی و محدودیت‌های حاکم این سبک زندگی را ‌از دسترس خارج کرده است.» ‌

رضایی این تنهایی اجباری را فرصتی مناسب برای سروسامان دادن به مسائل می‌داند. او قرنطینه خود خواسته این روز‌ها را برای ‌خود این‌طور تعریف می‌کند. «امروزه ابزار‌هایی در اختیارمان است که می‌توانیم ارتباطات و مراودات‌مان را داشته باشیم تا بتوانیم ‌در این دوران دوام بیاوریم. حتی کسانی که به این فناوری‌ها دسترسی ندارند با تلفن می‌توانند مراودات‌شان را ادامه بدهند. این ‌تجربه جدید و تاریخی ما است و با تجربیات قبل از این قابل مقایسه نیست، چون امروز ما امکاناتی در اختیار داریم که در دوران ‌وبا و طاعون نبوده، بنابراین باید با دستورالعمل‌ها و تجربیات خودمان از این دوران گذر کنیم.» ‌

هرچه تنهاتر، آسیب‌پذیرتر

یکی از دستاورد‌های کرونا بروز خلاقیت‌ها برای فرار از انزوای اجتماعی و پشت‌سر گذاشتن روز‌های سخت قرنطینه بود. عده‌ای ‌پشت پنجره‌ها و تراس‌ها ورزش کردند، عده‌ای با هم آواز خواندند و موسیقی نواختند. مردم چین هم به‌عنوان نخستین کسانی که به ‌قرنطینه رفتند، دلخوش کردند به کنسرت‌ها و کلاس‌های بدنسازی آنلاین. دورهمی‌ها و کتابخوانی‌های مجازی هم طرفداران ‌خودشان را در میان چینی‌ها پیدا کرد. در ووهان مردم در بالکن جمع‌شده و هر شب فریاد می‌زدند: «شجاع باش ووهان، به ‌جنگ ادامه بده.» مجید صفاری‌نیا، روانشناس اجتماعی بر این باور است صراحتا نمی‌توان گفت آدم‌هایی که تنها زندگی می‌کنند ‌آسیب‌پذیرترند. هرچند افرادی که با خانواده هستند از حمایت‌های اجتماعی به مراتب بیشتری بهره می‌برند و در نتیجه ‌آسیب‌پذیری آن‌ها پایین آمده و احساس سلامت بیشتری می‌کنند. او در گفتگو با «شهروند» تیپ‌های شخصیتی افراد در مقابله با ‌تن‌هایی این روز‌های قرنطینه را تأثیرگذار می‌داند. «میزان تأثیرپذیری افراد از شرایط این روز‌های جهان، بسته به تیپ‌های شخصیتی ‌و تاب‌آوری‌شان دارد. بی‌شک افرادی که با برنامه پیش می‌روند و اعتماد به نفس و خودکارآمدند تأثیر کمتری از این شرایط تنهایی ‌خواهند داشت.» ‌

صفاری‌نیا درباره اینکه در دوران قرنطینه افراد تنها دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند بر این باور است آمار دقیقی که بتوان به آن ‌استناد کرد و چنین نتیجه‌گیری داشت وجود ندارد. «نباید این احتمال را هم دور از ذهن داشت که امکان دارد سبک زندگی این ‌افراد قبل و با کرونا تفاوتی نداشته باشد. به‌عنوان مثال افراد درون‌گرا همیشه رفت‌وآمد و مراودات کمتری در زندگی‌شان دارند. ‌هرچند تأثیرگذاری دوران قرنطینه در کشور‌های مختلف متفاوت است. به‌عنوان مثال آمار‌ها می‌گویند افراد مجرد ایرانی ‌خوشحال‌ترند؛ مجرد‌هایی که با خانواده زندگی می‌کنند.» ‌

به گفته محققان کالج کینگ لندن، قرنطینه اثرات روانی منفی ازجمله علایم استرس پس از رویداد، سردرگمی و عصبانیت را ‌ایجاد می‌کند. مطالعه جدید نشان می‌دهد این تأثیرات روانی می‌تواند ماندگار باشد. افرادی که قرنطینه می‌شوند میزان ترس ‌بالایی را در مورد آلوده شدن و احتمال آلوده کردن تجربه می‌کنند. هنگامی که در قرنطینه‌اند اغلب مستعد فاجعه‌آمیز از وقایع‌اند ‌و فقدان اطلاعات دقیق می‌تواند این مسأله را تشدید کند. اما صفاری‌نیا انسان را موجودی سازگار معرفی می‌کند و معتقد است ‌بعد از بیماری آدم‌ها به شرایط عادی زندگی برمی‌گردند با این تفاوت که تغییراتی در تفکرات‌شان خواهند داشت. «در دوران ‌پساکرونا آدم‌ها با تعاملات مجازی و خرید مجازی اُنس بیشتری خواهند داشت و بی‌شک بهداشت اهمیت بیشتری پیدا خواهد ‌کرد. آدم‌های پساکرونا حتما از سفرها، دورهمی‌ها و ... لذت بیشتری خواهند برد.» ‌

روزنامه شهروند