به گزارش پایگاه خبری نشان :

لحظه‌ای که فهمیدم زن همسایه با اغفال پسر کوچکم، از او برای انتقال و جابه جایی موادمخدر استفاده کرده است، همه وجودم لرزید و نگرانی و اضطراب چهره ام را فرا گرفت، به گونه‌ای که ...

زن ۳۴ ساله‌ای که به همراه مادر پیرش وارد کلانتری شده بود، با بیان این مطلب و در حالی که برگه معاینه پزشکی قانونی مادرش را در دست داشت، به کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: چندین سال قبل به طور غیرقانونی از افغانستان به ایران مهاجرت کردیم و من پنج فرزندم را به سختی بزرگ کردم چرا که همسرم شناسنامه و هویت ایرانی نداشت. با وجود این منزلی را در حاشیه شهر مشهد اجاره کردیم و با تلخ و شیرین‌های زندگی ساختیم. همسرم به عنوان کارگر ساختمانی کار می‌کرد و من هم که تحصیلاتی نداشتم، به امور خانه داری می‌پرداختم.

ولی در همسایگی ما زن جوانی زندگی می‌کرد که به فروش موادمخدر شهره بود، به همین دلیل سعی می‌کردم با آن زن ۲۲ ساله رابطه‌ای نداشته باشم و این موضوع را به مادر پیرم نیز یادآوری می‌کردم. مدتی بعد، من هم برای کمک به هزینه‌های زندگی در بیرون از منزل مشغول کار شدم و نگهداری از فرزندانم را به مادرم سپردم. روزگار ما به همین ترتیب می‌گذشت تا این که چند روز قبل وقوع یک حادثه تلخ همه وجودم را لرزاند. آن روز وقتی از سر کار به منزل بازگشتم، مادرم را با سر و صورتی زخمی و چهره‌ای نگران دیدم. مادرم در برابر سوال من که چه اتفاقی افتاده است؟ با جملاتی همراه با نگرانی گفت: امروز بعدازظهر وقتی «خداداد» (پسر هفت ساله ام) وارد منزل شد مقداری خوراکی و تنقلات در دست داشت، چون پولی برای خرید تنقلات به او نداده بودم به ماجرا حساس شدم.

«خداداد» در جواب این سوال که پول خرید آن‌ها را از کجا آورده است؟ به من گفت: «سپیده خانم» (زن همسایه) به من پول داد تا بسته‌ای را به مردی بدهم که در یک خیابان دیگر ایستاده بود! وقتی این موضوع را شنیدم یقین پیدا کردم «خداداد» بسته مواد مخدر را برای سپیده خانم جابه جا کرده است. به همین دلیل سراغش رفتم و به او اعتراض کردم، اما او نه تنها این موضوع را نپذیرفت بلکه با توهین و فحاشی به شدت کتکم زد، به طوری که سر و صورتم زخمی شد و ... زن ۳۴ ساله ادامه داد: شنیدن این ماجرا برایم بسیار تلخ و ناگوار بود به همین دلیل مادرم را به پزشکی قانونی بردم و خودم نیز از زن همسایه به اتهام اغفال فرزندم شکایت کردم.

سپیده خانم وقتی از شکایت ما مطلع شد، من و مادرم را تهدید کرد و مدعی شد که ما او را کتک زدیم و ... شایان ذکر است، با صدور دستوری محرمانه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد مشهد) تحقیقات غیرمحسوس پلیس درباره ادعای این زن جوان و رسیدگی قانونی به پرونده فحاشی و ضرب و جرح آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

 خراسان