به گزارش پایگاه خبری نشان :

رجانیوز: فصل دوم سریال گاندو به مساله نفوذ و حضور افراد دو تابعیتی در وزارت خارجه و تیم مذاکرات هسته‌ای پرداخته است. در این سریال فردی دو تابعیتی به نام موسی‌پور با نقش‌آفرینی شهرام قائدی به تصویر کشیده می‌شود که با سیستم اطلاعاتی انگلیس(MI6) ارتباط دارد.

موسی‌پور با همکاری دستگاه‌ جاسوسی انگلیس، قصد نفوذ در سرویس اطلاعاتی کشور و همچنین جاسوسی در مذاکرات هسته ای را دارد.

اما موسی‌پور در سریال گاندو کیست؟

موسی‌پور سریال گاندو۲ همان محمدعلی شعبانی، از مشاوران سابق محمدجواد ظریف  و یکی از افراد دو تابعیتی تیم مذاکرات هسته‌ای می‌باشد که البته رابطه اش با دولت به حضور در مرکز بررسی های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و همکاری با حسن روحانی برمی‌گردد.

او همان فردی است که وقتی نمایندگان مجلس از ظریف درباره چهار دوتابعیتی تیم مذاکره‌ هسته‌ای سوال کرد با این پاسخ عجیب وزیر امور خارجه روبه رو شدند که: «جز خدمت چیزی از این افراد ندیدم، وطن‌پرستی و حمایت آنها از منافع ملی جای تردید ندارد!»

شعبانی که در سوئیس متولد شده حدود سال 83 برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت و در دانشگاه «سوآز» مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و پس از آن به تهران بازگشت.شعبانی کارآموز سابق شورای ملی ایرانیان آمریکا یا نایاک در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) است. او همان سال به اسراییل سفر کرده و با نهادها و افراد بسیاری از جمله مئیر جاودانفر دیدار کرد. ( مئیر جاودانفر یک روزنامه‌نگار اسرائیلی یهودی متولد ایران است که در سال ۱۹۸۷ ایران را ترک کرد و اکنون در اسرائیل زندگی می‌کند و با بی‌بی‌سی فارسی همکاری دارد)

 

شعبانی سال ۱۳۹۰ به ایران برگشت و «برغم سفر به اسراییل و کار در نایاک» کارمند حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و سردبیر نشریه انگلیسی این مرکز شد. شعبانی پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری توانست اعتماد افراد بسیاری از جمله درونی ترین حلقه‌های اطراف روحانی و ظریف را به واسطه سابقه خود در همکاری با روحانی و سردبیری مجله مرکز تحقیقات جلب کند.

 

 شعبانی بعدا تلاش زیادی برای فروش سرویس و خدمات و اطلاعات خودش به موسسه واشنگتن یا WINEP برای خاور نزدیک کرده‌است. WINEP به صورت رسمی از نزدیکترین موسسات به لابی اسراییل یا AIPAC است. 

شعبانی در مذاکرات هسته‌ای نقش مسئول رسانه ای و اطلاع رسانی تیم مذاکرات را برعهده داشته و در زمان مذاکرات هسته‌ای نیز از برجام در رسانه‌های‌ غربی دفاع می‌کرد.

به گفته جواد کریمی قدوسی، نماینده مشهد در مجلس، شعبانی در طول مذاکرات هسته‌ای جریان رسانه ای داخل و دیگر کشورها را هماهنگ می کرده و هم اکنون فراری است. وی چندی پس از رصد اقدامتش توسط نهادهای امنیتی از دستگاه های دولتی اخراج شده بود.

وی در سال 2012 به انگلیس باز می گردد و در مجددا در دانشگاه «سوآز» که یکی از مراکز عضو گیری سرویس اطلاعاتی انگلیس است، در مقطع دکترا مشغول به تحصیل می شود.

دانشگاه محل تحصیل شعبانی که با عنوان «مرکز عالی مطالعات شرقی- آفریقایی دانشگاه لندن» فعالیت می کند، بیشتر کارکردی استعماری در کشور انگلستان دارد و همچنین محلی است برای تربیت دیپلمات ها و نیروهای امنیتی انگلیسی در حوزه های فرهنگ، زبان، سیاست و تاریخ کشورهای مستعمره انگلستان، که رابطه پنهانی با نهاد های امنیتی انگلستان بالاخص MI6 دارد.این دانشگاه امنیتی که تحت نظر مدیران ارشد انگلیسی و اروپایی قرار دارد، اکثر دانشجویان خود را از موسسات دولتی اروپایی و امریکایی انتخاب می کند و کم تر دیده می شود که افرادی از آسیا و همچنین کشورهای آفریقایی وارد این دانشگاه شوند و زیر نظر اساتید این دانشگاه تحصیلات خود را ادامه دهند اما پروژه نفوذ به نهادهای قدرت در ایران آنقدر مهم است که شعبانی اجازه ورود دوباره به این دانشگاه را پیدا می کند.

رابطه شعبانی و نایاک هر روز گسترده تر می شود و وی را به عنوان سرمایه جدید برای دلالی رابطه میان ایران و آمریکا، تا سطح یک کارشناس مطرح مسائل ایران در شبکه های آمریکایی نظیر CNN بالا رفته است.

شعبانی سال 93 در موسسه تحقیقات استراتژیک لندن به سخنرانی پرداخت و جالب اینکه سخنرانی دیگر این مراسم روزبه پارسی برادر تریتا پارسی رئیس نایاک بود.

روزبه پارسی نیز مانند شعبانی تلاش می کند که در راستای اهداف نایاک در ایران اقداماتی را انجام دهد و دعوت های مشکوک وی به تهران و حضور در مراکز خاص تحقیقاتی راه را برای اجرای پروژه های پنهان این گروه بازتر می کند.

روزبه پارسی در 28 دی ماه سال 1391 به تهران می آید و در مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه نشست علمی برگزار می کند؛ همراه روزبه پارسی در این نشست کسی نیست جز محمد علی شعبانی.اما نکته قابل توجه دیگری درباره سفر روزبه پارسی به تهران و سخنرانی وی در مرکز مطالعات خاورمیانه وجود دارد.

با بررسی نام هیات امنای این مرکز به نام های جالبی بر می خوریم. محمود سریع القلم، سید حسین موسوی و محمود هاشمی بهرمانی (برادر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام) از جمله اعضای هیات امنای این مرکز هستند؛ چهره هایی که در میان آنها می توان به محمود سریع القلم به عنوان یکی از جدی ترین طرفداران برقراری رابطه میان ایران و آمریکا اشاره کرد.

با بررسی بیشتر می توان اهداف این مرکز را نیز با توجه حضور چهره هایی نظیر پارسی و شعبانی در آن تطبیق داد.

در قسمت معرفی این مرکز یکی از اهداف آن «برقراری ارتباط نزدیک با سایر مراکز مطالعاتی در خارج از کشور» بیان شده که به عنوان راهکاری برای حضور چهره های خاص در این مرکز تبدیل شده است.

بدون شک همکاران و سرپل های نفوذی لابی ها آمریکایی در ایران نمی توانند منکر اهداف پنهان موسساتی نظیر نایاک و برخی چهره های مساله دار شوند؛ ولی نکته قابل تامل عدم برخورد جدی برخی دستگاه ها با این چهره های نفوذی بوده است که امروز نیز از پخش یک سریال و روشنگری در خصوص آنها ناراحت به نظر می‌رسند.