به گزارش پایگاه خبری نشان :

شاخص کل سال گذشته فراز و نشیب های زیادی داشت و این نوسان شدید بسیاری از معامله گران را خسته کرد.

با توجه به آن چیزی که ما در پیش رو داریم، بازار سهام در سه ماه اول سال دارای یک آشفتگی و بی نظیمی خاصی است، مگر اینکه در بازها زمانی نوسات خاصی در سهام‌های صادرات محور اتفاق بیفتد

کارشناسان سال جاری را برای بورس سال خوبی می‌دانند اما هستند کارشناسانی که نظر متفاوت دارند و سال جاری را چندان پر رونق نمی‌دانند. علی حیدری کارشناس اقتصادی، برای سه ماهه ابتدای سال بازار آشفته و سه ماه دوم را اصلاحی یا ریزشی می‌داند و عمده دلیل آن هم تغییر دولت‌ها، پافشاری بر مالیات ستانی و افزایش حجم نقدینگی می‌داند. او بازار طلا و ارز را هم برای سه ماهه ابتدای سال دستوری و ثابت ارزیابی می‌کند. در گفتگوی بازار با این کارشناس اقتصادی علاوه بر پیشبینی بازارهای مالی در سال پیش رو، کاستی‌ها و خلاهای تجربه شده بازار سهام در سال ۹۹ هم مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

در سال ۹۹ با ورود حجم بالای از نقدینگی به بازار شاهد بودیم که شرکت‌ها پذیرفته شده در بورس و فرابورس نتوانستند از این میزان ورود پول جهت تامین سرمایه استفاده کنند و تعدادی از آن‌ها برای افزایش سرمایه از منابع مختلف مانند تجدید ارزیابی استفاده کردند، به نظر شما دلیل اینکه این بنگاه‌های اقتصادی نتوانستند تامین سرمایه از محل بازار سهام کنند چه بود؟

قبل از پاسخ نظر خودم را در مورد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی بیان می‌کنم، به نظر من زمانی شرکتی دست به تجدید ارزیابی می‌زند که شرکت در شرایط بسیار بد و اسفناکی قرار دارد و به خاطر همین از این راحل‌ها و گذرگاهای قانونی به این شکل استفاده می‌کنند که خودشان را در آن بازه زمانی سرپا نگه دارند.

آنچه که ما در ابتدای سال ۹۹ شاهد آن بودیم این بود که، سرمایه‌گذاران برای اینکه پولشان در جلوی چشمشان به خاطر وجود تورم از بین نرود بی هدف وارد بازار سهام کردند و در بازار سهام چرخش پولی رخ داد از طرف دیگر دولت همسو با صدا و سیما تبلیغات زیادی برای بورس انجام دادند که ثمره آن ورود پول به بازار سهام شد.

 اگر بخواهیم آکادمی شرح هم بدهیم، سهم‌های صادرات محور که مبنای صادرات آن‌ها بر دلار است و اینها در این بازه زمانی به خاطر نوسان قیمت دلار سود مناسبی داشتند

افزایش ناگهانی تورم زنگ خطری برای کسانی هست که سرمایه دارند و این سرمایه باید در جای برود که گردش مالی آن زیان کمتری به سرمایه‌گذار وارد کند و در ابتدای سال ۹۹ با توجه به آنچه ذکر شد سرمایه وارد بازار سهام شد.

مدیر عامل بنگاهای اقتصادی با این تورمی که وجود داشت و ابهامات اقتصادی که پیش روی آنها است، نمی‌تواند کار اقتصادی انجام دهد بنابراین اگر مدیر عامل پاسخگو باشد و منسوبی نباشد، در چنین شرایطی با استفاده از قوانین جاری راه حل‌های متعددی را می‌چند یا کاری می‌کند در این بازار، سهم آن نوسان پیدا کند که سود خاصی هم نسیب شرکت نخواهد شد مگر اینکه، فروش سهام اولیه باشد که این داستان به گونه ای دیگر است، در غیر این صورت از راه حل‌های که جود دارد یکسری کارهای انجام می‌دهد تا حداقل در این گردش پولی نام و اسم شرکت و نهاد آن هم باشد هر چند که سود چندانی نداشته باشد.

مصوبات سازمان بورس مانند تغییر در حجم مبنا و دامنه نوسان چقدر می‌تواند در روند بازار برای سال جاری موثر باشد؟

به نظر من مصوباتی که تصویب می‌شود یک شوخی بیشتر نیست، چون اصولا اقتصاد دستوری در نهایت سوداوری ندارد مگر برای یک عده خاص؛ بورس دستوری، سهام دستوری، دلار دستوری به هیچ عنوان سود اوری لازم را نخواهد داشت و این وسط سعی می‌شود که با اسامی و کلمات به این مصوبات رنگ و لعاب بدهند. با این حال این مصوبات در لحظه می‌تواند بر بازار اثر بگذارد نه برای حقوقی‌ها، بلکه برای حقیقی‌ها آن هم در کوتاه مدت. به طور کل می‌توان به عنوان یک لطیفه تلخ به این مصوبات نگاه کرد.

با توجه به اهمیت معاملات اسفند ماه بر روند بازار حداقل برای دو ماه اول سال جاری، اسفند ماه سال ۹۹ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قبل از این موضوع، من شخصا معتقدم ما چیزی به نام بورس در ایران نداریم، بازار سهام هم نداریم بلکه آن چیزی که وجود دارد یک بازار حراج مانند است، یعنی هر کسی که بالاترین قیمت را داد مالک سهم است، این داستان بازار سرمایه ایران است.

معمولا در ایران، پایان سال خورشیدی یک تورم سنتی داریم به دلیل اینکه شرکت‌ها، بانک‌ها و موسسات پولی و مالی در پایان سال یکسری هزینه‌ها مانند افزایش حقوق، سنوات، عیدی و غیره دارند بنابراین یک حجمی از نقدینگی وارد بازار می‌شود که می‌تواند به بازار سهام کمک کند، بنابراین برای شب عید و با توجه به گزاراشات مالی شرکت‌ها و پیشبینی‌ سال بعد، برخی از سهم‌ها افزایش قیمت خوبی داشتند، البته این سود شامل همه نمی‌شد و تنها کسانی که از منابع خبری یا اطلاعاتی(رانت) برخودار بودند.

بازار سهام در حال حاضر اشکالات زیادی دارد چرا که تمام بار روانی بر دوش حقوقی‌ها است و امیدوارم در آینده روزی بانک‌ها بدون واسطه در بازار سهام حضور داشته باشند، این مسئله باعث می‌شود که بار مالی از روی دوش حقوقی‌ها برداشته شود و چرخش مالی توسط بانک‌ها در بازار سهام صورت بگیرد

 اگر بخواهیم آکادمی شرح هم بدهیم، سهم‌های صادرات محور که مبنای صادرات آن‌ها بر دلار است و اینها در این بازه زمانی به خاطر نوسان قیمت دلار سود مناسبی داشتند.

حقوقی‌های بازار سهام چقدر در نوسانات بازار سهیم بودند؟

حقوقی ها تابع دستورالعمل‌ها هستند که به آن‌ها داده می‌شود، آن‌ها در این بازار زندگی می‌کنند و به دلیل وجود کارشناسان قوی می‌دانند در این بازار چه اتفاقی خواهد افتاد. الزامی هم ندارد چون اسمشان حقوقی است حتما بخواهند از بازار حمایت کنند.

بازار سهام در حال حاضر اشکالات زیادی دارد چرا که تمام بار روانی بر دوش حقوقی‌ها است و امیدوارم در آینده روزی بانک‌ها بدون واسطه در بازار سهام حضور داشته باشند، این مسئله باعث می‌شود که بار مالی از روی دوش حقوقی‌ها برداشته شود و چرخش مالی توسط بانک‌ها در بازار سهام صورت بگیرد.

آیا به نظر شما شاخص کل بورس نشانگر وضعیت اقتصادی است که بتوان بر اساس آن تورم و دیگر پارامترهای تاثیرگذار اقتصاد را پیشبینی کرد؟

شاخص بازار سهام ایران یک حرف خوب را می‌زند و آن این است که به خوبی شاخص دلار و تورم را در خود نشان می‌دهد، از این نظر می‌توان گفت که شاخص کل بازار سهام یک پیشرو یا لیدر یا همان خبر رسان است که در بعضی از مواقع عقب‌تر از تورم و در برخی از زمان‌ها جلوتر از تورم می‌باشد اما خود شاخص سهام به تنهای سنبل یا نماد اقتصاد کلان ایران نیست و شاخص سهام به نظر من بخشی از وضعیت موجود اقتصادی است.

چه سهامی را در سال ۱۴۰۰بخریم؟

وضعیت بازار سهام در سال پیش‌رو را چگونه پیشبینی و ارزیابی می‌کنید؟ نظرتان در مورد سایر بازارهای موازی در سال جاری چیست؟

با توجه به آن چیزی که ما در پیش رو داریم، بازار سهام در سه ماه اول سال دارای یک آشفتگی و بی نظیمی خاصی است، مگر اینکه در بازها زمانی نوسات خاصی در سهام‌های صادرات محور اتفاق بیفتد.

در بازار دلار و طلا به نظرم در سه ماه اول سال ساختار دستوری خواهند گرفت و دولت مجاب می‌شود آن‌ها را در یک قیمتی نگه دارند تا آن را به دولت بعد واگذار کند در نتیجه نوسان خاصی نخواهیم داشت اما در مجموع ۳۵ درصد تورم خواهیم داشت که به منزله این نیست که دلار یا طلا خریداری کنیم.

اما در بازار مسکن به خاطر افزایش هزینه در ساخت و تعمیرات خرید و فروش کاهش می‌باید و تعداد قراردادها برای شش ماه اول سال کاهش پیدا می‌کند اما ۵۰ درصد تورم اولیه در هزینه‌ها نقل و انتقال اجاره بها خواهیم داشت.

در سه ماهه دوم سال احتمالا بازار سهام با کاهش قیمت یا اصلاح روبه رو خواهد شد چرا که دولت بعدی ممکن است با توجه به عملکرد مجلس، هم سود با نمایندگان باشد است در نتیجه دولت بعدی، سیاسی کارتر با حجم نقدینگی بیشتر خواهد بود از طرف دیگر پافشاری مجلس برای کسب درآمد از مالیات سبب ریزش قیمت‌ها خواهد شد. برای سال جاری صنعت خودرو را یک صنعت سودآور می‌بینم

به نظر شما با توجه به بی اعتمادی مردم به بازار سرمایه، آیا میزان اتکای دولت در بودجه سال جاری برای تامین درآمد از بازار سرمایه محقق خواهد شد؟

این دولت و دولت بعدی دو راه حل برای جذب اعتماد دوباره مردم به بازار سهام دارند، اولا؛ سابقه تاریخی انتخابات را که بررسی می‌کنیم یک ماه قبل از هر انتخابات اصولا در بطن جامعه به شیوه‌های مختلفی پول تزریق می‌شود و این تنها مختص به ایران نیست، این گردش مالی و نواسانات پولی که انجام می‌شود به نوبه خود هیجانات خرید و فروش در بازار ایجاد می‌کند، دوما امسال هم به خاطر افزایش قیمت نفت میزان حجم نقدینگی برای این دولت و دولت بعد زیاد است، حتی اگر نحوی تسویه حساب به صورت کالا به کالا یا تهاتیر باشد در نتیجه دولت بعد می‌تواند یک نفس بکشد و تا حدی اعتماد از دست رفته نسبت به بازار سرمایه دوباره برگردد چرا که نقدینگی در راه است. در کل به نظرم کمتر از میزانی که در بودجه عنوان شده می‌توانند از بازار سهام کسب درآمد کنند.