به گزارش پایگاه خبری نشان :

مدتی قبل دختر ۲۰ سال‌های به نام آرزو راهی اداره پلیس شد تا از جوانی که به اتهام قتل به قصاص محکوم شده و در زندان بود به‌خاطر تهدیدهایش شکایت کند.

او در تشریح این ماجرا گفت: چند وقت قبل از طریق اینستاگرام با پسری آشنا شدم. خودش را آرین معرفی می‌کرد و می‌گفت که مهندس است و در استرالیا زندگی می‌کند.

گاهی از طریق فضای مجازی به من زنگ می‌زد و طوری وانمود می‌کرد که سرش خیلی شلوغ است. می‌گفت کارخانه دار است و باید به کارهایش رسیدگی کند. او وعده داد که به‌زودی به ایران برمی گردد و به همراه خانواده‌اش که در یکی از استان‌های جنوبی کشور زندگی می‌کنند به خواستگاری‌ام می‌آید. اما همه اینها دروغ بود.

مدتی که گذشت متوجه رفتارهای مشکوکش شدم. می‌دانستم که حقایقی را از من پنهان می‌کند. تا اینکه پی به راز او بردم. خواستگار قلابی من نه‌ تنها مهندس و مقیم استرالیا نبود بلکه یک قاتل محکوم به قصاص بود که در یکی از زندان‌ها در حبس بود. وقتی فهمید که پی به رازش برده‌ام گفت که چند سال قبل زمانی که سرکرده یک باند سرقت بوده در جریان سرقت از یک طلافروشی در اطراف تهران، یکی از افرادی را که در مغازه کار می‌کرد با شلیک گلوله به قتل رسانده بود.

او مدتی فراری بود اما سرانجام دستگیر و در دادگاه به قصاص محکوم شده بود. حکمش در دیوان عالی کشور هم تأیید شده بود. او برایم شرح داد که تا پای چوبه دار هم رفته اما در لحظه‌های آخر زمانی که طناب دار به گردنش بوده توانسته از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد. در نهایت اولیای دم راضی شده بودند به شرط دریافت ۴ میلیارد تومان از قصاص بگذرند او با من دوست شده بود تا برای گرفتن رضایت به او کمک کنم.

اجیرکردن آدمکش

دختر جوان در ادامه شکایت خود گفت: وقتی مرد قاتل حقایق را بازگو کرد به‌شدت وحشت کردم. او را در فضای مجازی بلاک کردم تا برایم مزاحمت ایجاد نکند. اما او دست بردار نبود. پیامی فرستاد و تهدید کرد که اگر ارتباطم را با او قطع کنم جانم را می‌گیرد. می‌گفت بیرون از زندان، افرادی دارد که اگر از آنها بخواهد مرا با ماشین زیر می‌گیرند و مرگم را تصادف جلوه می‌دهند. تهدید کرد که یک‌بار دست به آدمکشی زده و برایش خیلی راحت است تا مرا هم به قتل برساند.

آرزو ادامه داد: چند روز بعد از این تهدیدها متوجه شدم فردی مرا زیرنظر دارد و تعقیبم می‌کند. او همان آدمکش اجیر شده بود که قصد داشت با ماشین مرا زیر بگیرد اما من هوشیار بودم و متوجه شدم.

هدفش ترساندن و زهر چشم گرفتن بود و می‌خواست به من نشان بدهد که اگر با او همکاری نکنم به راحتی جانم را می‌گیرد. همه این تهدیدها برای این بود که من یا پول دیه خواستگار قلابی‌ام را تهیه کنم و یا نزد اولیای دم بروم و از آنها بخواهم که مبلغ دیه را کم کنند.

وی گفت: وضع مالی خانواده ام خوب است، اما جرأت نمی‌کردم به پدرم چیزی بگویم. من حتی نزد اولیای دم هم رفتم اما آنها حاضر نشدند مرا ملاقات کنند. این در حالی بود که تهدیدهای مرد زندانی ادامه داشت و دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و تصمیم گرفتم با همه این تهدیدها از او شکایت کنم.

انکار تهدید

با شکایت دختر جوان، پرونده‌ای در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و با شناسایی جوان محکوم به قصاص گوشی وی که قاچاقی در زندان از آن استفاده می‌کرد توقیف شد.

مرد اعدامی در بازجویی‌ها منکر تهدید دختر جوان و اجیرکردن آدمکش شد. این درحالی بود که در بررسی تلفن همراه وی، پیام‌های تهدید آمیز او به‌دست آمد. با کشف این پیام‌ها جوان محکوم به قصاص ادعا کرد: پس از آشنایی با آرزو در فضای مجازی به او حقیقت را گفتم و توضیح دادم که تنها شرط آزادی من گرفتن رضایت خانواده مقتول است.

او اما به‌ حدی عاشقم بود که می‌گفت همه مشکلات را حل می‌کند. حتی می‌خواست پیش از آزادی به زندان بیاید و با من ازدواج کند و می‌گفت قرار ازدواج در زندان بگذاریم اما من قبول نکردم و گفتم پس از آزادی از زندان، به خواستگاری‌اش می‌روم.

وی ادامه داد: او به‌خاطر عشق و علاقه‌ای که به من داشت، خودش به‌دنبال پرونده‌ام افتاده و می‌خواست هر طور شده مبلغ دیه را تهیه کند. حتی می‌گفت با چند خیر صحبت کرده و از پدرش خواسته تا کمک کنند و من به‌زودی آزاد شوم. من نه آدمکش اجیر و نه آرزو را تهدید کردم. هر کاری او انجام داده به‌خاطر عشق و علاقه بوده است و حالا نمی‌دانم چرا تصمیم گرفته از من شکایت کند.

با وجود انکار مرد محکوم به قصاص، پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شده و تحقیقات همچنان ادامه دارد.