به گزارش پایگاه خبری نشان :

مهدی قایدی بازیکن سابق استقلال است. مهدی قایدی هم اکنو در تیم اماراتی بازی می کند. مهدی قایدی متأهل است. مهدی قایدی به تازگی از استقلال جدا شد. عکس های مختلفی از مهدی قایدی و همسرش در فضاهای مجازی پخش شده است اما مادر همسر مهدی قائدی را تا به حال ندیده اید. در این عکس مادر همسر مهدی قائدی را مشاهد می کنید که بسیار جوان است.

ستاره معصومی همسر مهدی قائدی که به یک شاخ اینستاگرامی تبدیل شده، عکسی از خود در کنار مادر و برادرش منتشر کرد.

مهدی قائدی

ستاره معصومی همسر مهدی قائدی کیست؟

زندگی ستاره معصومی همسر مهدی قائدی بیشتر خبر از دنیای رو به کشفی می‌دهد که در آینده بیشتر از آن خواهیم شنید. علاقه او به سگ‌ها در بیشتر تصاویر اینستاگرامی مشهود است. البته مهمترین موضوعی که در خصوص ستاره معصومی باید گفت ارتباط بسیار خوبی است که او با مهدی قائدی بازیکن استقلال دارد.

همسر مهدی قایدی در صنعت مدلینگ

مرور فعالیت‌های همسر مهدی قائدی نشان می‌دهد که احتمالا باید به زودی او را در زمینه مدلینگ جزو فعالان قابل توجه دید. این موضوع را البته باید از تعداد فالوورهای اینستاگرام او نیز فهمید. او چند وقت پیش در پستی از ۱۰۰ کا شدن فالوورهایش اظهار خوشحالی کرد و از آن‌ها تشکر نمود. البته تعداد فالوورهای اینستای او در حال حاضر ۵۴۷ کا فالوور دارد.

از دیگر مواردی که باید در خصوص او گفت علاقه و البته ظرفیت او در تبلیغات اینستاگرامی است. استوری‌های هایلایت شده او نشان میدهد که شاید به زودی باید شاهد تبلیغات از طرف همسر بازیکن ریز نقش استقلال باشیم.

زندگی شخصی ستاره معصومی با ستاره استقلال روزهای خوبی دارد. بعد از ازدواج ستاره معصومی با مهدی قائدی شائبه بزرگتر بودن او از همسرش دهان به دهان چرخید اما هیچیک از آن‌ها در مورد آن واکنشی ندادند. او در صفحه اینستاگرام خود درباره ازدواجش نوشت یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.

 بیوگرافی مهدی قایدی

    نام :مهدی

    نام خانوادگی :قائدی

    تاریخ تولد :۱۴ آذر ۱۳۷۷

    محل تولد :بوشهر

    باشگاه کنونی :استقلال

    شماره پیراهن :۱۶

زندگینامه مهدی قائدی 

مهدی قائدی بازیکن فوتبال متولد ۱۴ آذرماه سال ۱۳۷۷در شهر بوشهر است. مهدی قائدی فوتبال خود را از تیم‌ های پایه باشگاه “ایران جوان بوشهر” آغاز کرد و با توانمندی هایی که از خود نشان داد در فصل ۹۶–۱۳۹۵ به تیم اصلی باشگاه ایران جوان بوشهر راه پیدا کرد. مهدی قائدی در نخستین فصل بازی خود توانست ۱۰ گل برای تیمش بزند و عنوان پدیده لیگ یک را نیز در آن سال کسب کرد. پس‌از درخشش وی در لیگ یک، استقلال و پرسپولیس برای جذب مهدی قائدی دست به‌ کار شدند و او در نهایت با قراردادی ۵ ساله در ۱۷ تیر ۱۳۹۶ به استقلال پیوست. قائدی در پست وینگر برای باشگاه فوتبال استقلال تهران با شماره ۱۶ در لیگ برتر خلیج فارس بازی می‌کند.

مهدی قائدی نخستین بازی رسمی خود برای تیم استقلال ۱۳ ام مرداد ۱۳۹۶ در هفته دوم لیگ برتر فوتبال ایران ۹۷–۱۳۹۶ مقابل استقلال خوزستان انجام داد. قائدی در این بازی در دقیقه ۶۴ به‌ جای امید نورافکن وارد زمین شد و با حرکات تکنیکی خود، نمایش درخشانی از خود نشان داد و به همین دلیل هواداران استقلال لقب باشو کوچک را به مهدی قائدی داده‌اند. باشو غریبه ی کوچک فیلمی است به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی در سال ۱۳۶۴ که در سال ۱۳۶۹ پس از پنج سال توقیف بر پرده رفت. این فیلم سه دهه پس از ساخت در بهار ۱۳۹۴ هم دوباره اکران شد. مهدی قائدی برای شرکت در جام جهانی زیر بیست سال ۲۰۱۷ به تیم ملی زیر ۲۰ سال ایران که تحت مدیریت “امیر حسین پیروانی” بود، دعوت شد. قائدی پس از نشستن روی نیمکت برای بازی مقدماتی ایران مقابل کاستاریکا، اولین مسابقه خود را در برابر زامبیا به میدان رفت و در این بازی ۱۸ دقیقه بازی کرد. علاوه بر این،قائدی برای چند دقیقه در برابر پرتغال بازی کرد اما در ادامه مصدوم شد و از مسابقه بیرون آمد.

خلاصه داستان مهدی قائدی چیست؟

در یکی از بمباران‌های جنوب کشور در جریان جنگ ایران و عراق، پسرکی به نام «باشو» که ویرانی خانه و خانواده خود را به‌چشم دیده، خود را به کامیونی در حالِ کوچ می‌اندازد و در آن خوابش می‌برد و زمانی که چشم می‌گشاید، کامیون به شمال کشور رسیده است. او از ترس انفجارهایی که برای عملیات راه‌سازی است، می‌گریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام «نایی‌جان» می‌رسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار می‌کنند. نایی‌جان به باشو نان و آب می‌دهد و می‌کوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد.

مهدی قائدی

اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمی‌تواند زبان محلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبتهای نایی‌جان می‌کوشد به او در کارها کمک کند و تصور می‌کند این خواستِ شویِ در سفرِ نایی‌جان هم هست؛ غافل از آن که شوهر نایی‌جان با حضور او که غریبه‌ای بیش نیست، در خانه‌شان مخالف است. باشو با کشف این موضوع، از خانه می‌رود ولی نایی‌جان او را زیر باران می‌یابد و با کتک بازمی‌آورد. کمی بعد، نایی‌جان بیمار می‌شود و باشو به‌جای او، خانه را می‌گرداند و چون از بهبود نایی‌جان نگران است، برای او به شیوهٔ جنوبی خودش، تشت می‌زند. نایی‌جان در نامه‌ای به شوهرش می‌گوید باشو را به جای پسر پذیرفته و نان او را از غذای خود خواهد داد. روزی سرانجام شوهر بازمی‌گردد و باشو با او روبرو می‌شود. پدر که دست راستش را در سفر از دست داده، می‌پذیرد که باشو به جای دست او باشد و همهٔ خانواده یک‌صدا می‌روند که جانورانِ مزاحم محصول را برانند.