به گزارش پایگاه خبری نشان :

انفجارهای تروریستی در دو نماز جمعه پیاپی و شهادت صدها نفر از شیعیان مظلوم قندوز و قندهار بار دیگر چشمها و دلهای بی شماری را در ایران و سرتاسر جهان اسلام معطوف به سرزمین جفادیده افغانستان کرده است. به راستی داعش خراسان چیست و چه می کند؟ هدف این حملات چیست؟ تنازعات جاری میان داعش از یکسو و طالبان از سوی دیگر چقدر عمق و گستردگی دارد؟ و ...

بی شک ایجاد رخنه در وحدت مردم شیعه و سنی افغانستان و احیانا درگیر کردن ایران در چنین معرکه ای، یکی از اهداف اصلی داعش و حامیان اوست اما صف اهل سنت قندهار برای اهدای خون به مردم شیعه آسب دیده بیانگر روح اخوت جاری میان مردم افغانستان و ناکام ماندن اهداف اصلی داعش خراسان است و روشن است که مردم افغانستان عزم جدی برای غلبه بر فتنه منافقین گونه داعش دارند.

نبرد طالبان و داعش

اهداف دیگری نظیر مخابره این پیام به جهان که طالبان بر خلاف ادعای خود قادر به ایجاد امنیت نیست هم از اهداف مهم داعش می باشد لذا کشورهای اسلامی بایستی ضمن محکوم کردن حادثه، از طالبان بخواهند که دقت و درایت بیشتری در دفاع از اماکن عمومی، خاصه اماکن شیعیان و مساجد ایشان به خرج دهند و نیز در صورت امکان به دولت مستقر افغانستان برای مبارزه با ترورهای کور داعش مشاوره دهند، چرا که این امر از نیازهای اساسی امروز افغانستان است. ذکر این نکته ضروری است که در قندهار، شیعیان شهر علی رغم پیشنهاد طالبان برای استقرار نیروی ویژه جهت دفاع از مساجد، از طالبان سلاح گرفته و خود به امر حفاظت مشغول شده بودند اما به دلیل کمیِ آموزش و تسلط، امر حفاظت با موفقیت انجام نشده است. کمک ایران در جهت آموزش ضدتروریستی به مسئولان مربوطه این امر در افغانستان می تواند تا حد زیادی مانع از تکرار چنین حوادث و فجایع دردناکی در افغانستان شود.

۳۶ حمله تروریستی داعش و واکنش‌های طالبان به این حملات

در شهریور و مهر ۱۴۰۰، ۳۶ مورد عملیات تروریستی از سوی داعش در افغانستان روی داده است که بیش از سی مورد آن علیه طالبان یا نزدیکان به طالبان بوده است (انفجار خودروهای طالبان در ننگرهار، حمله به مراسم ختم مادر ذبیح الله مجاهد -سخنگوی طالبان- در مسجد عیدگاه کابل، انفجار بمب در مدرسه‌ دینی مظهرالعلوم در ولایت خوست و...). اما دو حمله وحشتناک ۱۶ مهرماه به نماز جمعه محله سیدآباد منطقه خان‌آباد قندوز و ۲۳ مهرماه به نماز جمعه امامباره (حسینیه) فاطمیه قندهار موجب به خاک و خون کشیده شدن صدها نفر از شیعیان مظلوم افغانستان و شهادت صدها نفر از ایشان شد. این حرکات تروریستی، بازتاب جهانی زیادی داشته است از جمله بازتابها در ایران بود که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدّ ظله العالی) در ۱۷ مهرماه ۱۴۰۰ طی پیامی فرمودند:

«از مسئولان کشور همسایه و برادر افغانستان جداً انتظار می‌رود که عاملان خونخوار این جنایت بزرگ را به مجازات برسانند.»

در پی این انفجار ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان هم با انتشار پیامی در توئیتر نوشت بر اثر این انفجار «شماری از هموطنان اهل تشیع، شهید و زخمی شدند و نیروهای ویژه طالبان به محل حادثه رسیده و بررسی‌ها درخصوص این حادثه را آغاز کرده‌اند.» همچنین نیروهای طالبان چندروز قبل از این انفجار (در ۱۲ مهر ۱۴۰۰) یک خانه تیمی متعلق به داعش در محله خیرخانه کابل را شناسایی و منهدم کرده بودند. (ساعت ۲۱ شب دوازدهم مهر، شاهدان عینی از صدای انفجار و شلیک پی در پی در منطقه هفدهم در خیرخانه کابل خبر دادند، ‌ساعتی بعد طالبان اعلام کرد که در جریان این درگیری محل اختفای یک گروه داعشی را هدف قرار داده و سه داعشی را از پای در آورده اند). در ۱۳ مهر نیز یک گروه ۱۱ نفره ی داعش در نزدیکی سفارت روسیه در کابل توسط گروه طالبان با همکاری سفارت روسیه متلاشی شد.

نبرد طالبان با مدارس سلفی

با فتح کابل توسط طالبان در آگوست ۲۰۲۱، طالبان مبارزه ای را در سطحِ تمام کشور علیه سلفی های شاخص که در گذشته مظنون به ارتباط با داعش خراسان بودند آغاز کرد. طالبان، تعداد زیادی مسجد و مدرسه دینی مربوط به سلفی ها را در ۱۶ استان از جمله ننگرهار بست و افراد مسلح طالبان در محل های خودشان شروع به جستجو برای دستگیری علمای شاخص سلفی نمودند، ولی این اشخاص مخفی شده بودند. در میان این افرادِ مخفی شده، «استاد عبدالظاهر داعی» و «استاد معروف راسخ» در کابل و «شیخ احمد شاه» و «شیخ سردار ولی» در ننگرهار هستند.

نبرد طالبان و داعش

شواهد نشان میدهد اغلب چهره های شاخص مذهبی سلفی در افغانستان، از جمله افراد ذکر شده در بالا، داعش خراسان را بخاطر خشونت های کور و دیگر اعمال آنها -که سلفی ها میگویند مغایر با اصول اسلامی است- محکوم کرده اند. داعش خراسان نیز علمای سلفی را که مخالف آن بودند مورد هدف قرار داد. از جمله استاد مبشر مسلمیار از کابل را، که در دانشگاه کابل سخنرانی میکرد و از مخالفان داعش بود. گرچه داعش خراسان مدعی کشتن وی نگردید، ولی هواداران رسانه ای آن او را به علت مخالفت با ایدئولوژی داعش خراسان از اسلام خارج شده تلقی و مرگ وی را جشن گرفتند. اما با وجود مخالفت سلفیهای مدرسه ای و دانشگاهی یادشده، چرا طالبان به سلفی ها فشار می‌آورد؟ این درست است که آنها با داعش خراسان مخالف هستند ولی داعش خراسان،   هرچند توسط اعضای بریده از تحریک طالبان پاکستان تأسیس شد اما این گروه به استان ننگرهار افغانستان کوچ کرد و بخشی از سلفیهای موجود در این منطقه به داعش پیوستند و در واقع فضای سلفیه موجود در این منطقه بود که مجالی برای تنفس در افغانستان به داعش داد (البته اکثر اهل سنت ننگرهار مانند اهل سنت سایر قسمتهای افغانستان حنفی هستند و حضور سلفیه در این ولایت به معنی اکثریت داشتن آنها در این منطقه نیست).

در حاکمیت قبلی طالبان قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر، طالبان جلوی فعالیت سلفیهای افغان را گرفته بود، ازجمله جلوگیری از کار مدارس سلفی، مانند مدارسی که ابوعبیدالله متوکل در کابل، ننگرهار، و استان همسایه اش لغمان دایر کرده بود. از همان زمان اختلاف اصلی سلفی ها با طالبان این بود که مناصب حکومت طالبان در اختیار کسانی قرار گرفته است که ماتریدی-حنفی-صوفی هستند. علمای سلفی اعلام نموده بودند که این چنین اشخاصی، خلوص مسلمانی ندارند و آنها را بخاطر اعتقادات مذهبیشان مرتد تلقی کردند. این موارد باعث شد تا طالبان در آن زمان جلوی فعالیت سلفیهای افغان را بگیرد. در نتیجه، سلفی های افغان به پیشاور که از مدارس سلفی استقبال میکرد رفتند. آنها در آنجا برای میلیون ها افغانِ آواره و مردم محلی پاکستانی ساکن در نزدیک مرز افغانستان شروع به تبلیغ و موعظه در مورد سلفی گری کردند.

با ظهور داعش خراسان، سکوی قدرتمندی برای سلفی های افغان مهیا شد تا دست به تاسیس قدرتی نظامی به موازات طالبان افغان بزنند. سلفی های افغان در داخل افغانستان مانند سیلی به داعش خراسان پیوسته و مناصب آن را پر کردند، همینطور از پیشاور پاکستان و نواحی اطراف آن به داعش خراسان گرویدند.

ناراحتی و دلخوری های سلفی های افغان بعلت سیاست های ضد سلفیِ طالبان باعث شد تا در اوائل سال ۲۰۱۵ سریعا یک جبهه جنگ علیه طالبانِ افغانستان شکل گیرد. این تاریخچه پیچیده نشان میدهد که سلفیها نه تنها بخشی مهم از چالش داعش خراسان برای طالبان هستند، بلکه دلیل پدیدار شدن داعش خراسان همان دلخوریهای سلفی ها از سیاست های طالبان افغان بوده است.

گفتنی است تنها در بدخشان به عده ای از سلفیهای مدرسه ای و علمی که تنها مشغول اعمال فردی خود هستند و سابقه تروریستی ندارند –مانند برخی مدارس سلفی در چابهار و کنارک و ...- اجازه باز بودن مدرسه‌شان داده شده است.

نتیجه گیری

نبرد میان طالبان و داعش یک نبرد جدی است که ریشه در باورها و عقاید متفاوت این دو گروه دارد و از سال ۲۰۱۵ (سال اعلام موجودیت داعش خراسان) تا کنون جدی‌ترین سد در برابر داعش خراسان، طالبان بوده است. طالبان پس از تصرف کابل و تشکیل حکومت، مدارس سلفیه در افغانستان را نیز تعطیل کرده و موج مبارزه با تبلیغ سلفیت را در افغانستان شکل داده و در مقابل، داعش نیز با آفریدن موجی از انفجارات و خشونتهای تروریستی سعی کرده به طالبان ضربه بزند (بیش از سی حمله در دو ماه اخیر به طالبان و دو حمله بزرگ در نماز جمعه مسجد سیدآباد خان‌آباد قندوز و امامباره فاطمیه قندهار به شیعیان). داعش با این حملات، علاوه بر اینکه در جهت لطمه زدن مستقیم به دشمنانش تلاش می کند (به خاطر کینه و عداوتی که از شیعیان و نیز طالبان دارد)، این هدف را نیز دنبال می کند که به آبروی حریف خود لطمه وارد کند و ادعای طالبان مبنی بر ایجاد امنیت را با چالش مواجه کند.

طالبان هم در این ایام ضربات قابل توجهی به داعش وارد کرده است از جمله:

الف- اعدام یکی از سرکردگان اصلی داعش خراسان، ابوعمر خراسانی.

ب- شناسایی و انهدام خانه تیمی داعش در محله خیرخانه کابل.

ج- شناسایی و انهدام مخفی گاه داعش در شهر چاریکار (مرکز ولایت پروان).

دستگاههای قضایی-اطلاعاتی-انتظامی امارت اسلامی باید که با برخورد شدید با داعش بتوانند بر فتنه این گروه غلبه کنند. امروزه طالبان و عالمان دینی طرفدار آن نیز که از پایگاه اجتماعی قابل توجهی در افغانستان برخوردارند، فعالیتهای مسلحانه داعش و امثال آن را مصداق بغی علیه حکومت اسلامی دانسته و به سختی در مقابل آن ایستاده اند. سعید خوستی سخنگوی وزارت کشور افغانستان اخیرا (۲۱ مهر ۱۴۰۰) گفته است: «با افراد گروه داعش، به‌عنوان «بغاوت‌کنندگان علیه نظام اسلامی» و «خوارج» مطابق حکم شریعت برخورد می‌شود.»

سخن آخر اینکه کمک کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم در افغانستان می تواند نیاز ضروری این کشور به غلبه بر موج تروریستی ایجادشده توسط داعش را تا حد زیادی مرتفع کند، انشاءالله

منبع : قطره