به گزارش پایگاه خبری نشان :

برخلاف داستان شیوع کروناویروس در جهان، منشاء شیوع ویروس در خانه‌ خانواده بابایی در خیابان ستارخان مشخص نیست. ماجرای این خانه، از آخرین روزهای سال ۹۸ شروع شد، روزهایی که حسین عضو ۲۸ ساله خانواده، اولین علائم بیماری را در خود احساس کرد، همان علائم تکراری که بارها از تلگرام تا تلویزیون درباره آن‌ها شنیده بود.

«روزهای پنهان»؛ زمانی که کسی ویروس را نمی‌دید

او آن شب را این‌گونه روایت می‌کند: «شب قبل از چهارشنبه‌سوری بود که گلو درد داشتم، از ترس ابتلا به کرونا حدود ساعت دو نیمه شب با همسرم به پزشک عمومی مراجعه کردم، اما پزشک گفت که به بیماری سینوزیت مبتلا هستم و مشکل نگران کننده‌ای نیست.»

این عدم تشخیص ورود ویروس به این خانه، سرآغاز روزهای پنهان بود، زمانی که بحران وجود داشت، اما هیچکس از آن خبر نداشت.

تجربه این خانه، مشابه اتفاقی است که چند ماه پیش در خانه بزرگتر، ایران، رخ داد؛ زمانی که افراد زیادی به ویروس مبتلا شده بودند، اما دلایلی مثل کمبود کیت آزمایشگاهی باعث شد بسیاری از پزشکان آن را با بیماری‌هایی مثل سرماخوردگی و آنفلوآنزا اشتباه بگیرند و بیماری که گفته می‌شود از اوایل بهمن در ایران حضور داشت در اسفندماه ظاهر شود.

حسین که از عدم ابتلا به کروناویروس مطمئن شده بود، سوم فروردین برای بازدید از خانواده همسرش به قزوین سفر کرده و همان‌جا احساس تب شدیدی می‌کند و سریعا به همان پزشک قبلی در تهران مراجعه می‌کند، پزشک اما همان تشخیص قبلی را می‌دهد و برای او آنتی‌بیوتیک تجویز می‌کند، این‌گونه روزهای پنهان چند روز دیگری ادامه پیدا می‌کند.

او می‌گوید: «برای پنج روز، بارها سرم زدم و آنتی‌بیوتیک مصرف کردم اما حالم اصلا خوب نشد. روز هشت فروردین حالم به شدت بد شد، به سراغ همان پزشک رفتم و پس از بگومگویی او را قانع کردم تا آرمایش سی‌تی اسکن بدهم و از نتایج آزمایش فهمیدیم من به کرونا مبتلا هستم.»

«روزهای بحران»؛ پخش سریع ویروس در خانه

هشتم فروردین برای خانه خانواده حسینی مانند ۳۰ بهمن برای کشور بود، روزی که سخنگوی وزارت بهداشت از مثبت بودن نتایج آزمایش کروناویروس دو فرد در قم خبر داد.

 با این که پزشکان یک بیمارستان خصوصی به خانواده‌ بابایی اعلام کرده بودند به دلیل ضعیف بودن بیماری در حسین او را بستری نمی‌کنند و  فقط دارو تجویز کردند، اما مرد ۲۸ ساله روزهای خوبی را نگذراند: «برای سه روز در اتاق قرنطینه بودم و در این مدت تنها ۴ ساعت خوابم برد.»

سرانجام به پیشنهاد یکی از اعضای خانواده، هر ۲۰ نفر آزمایش سی‌تی‌اسکن می‌دهند و نتایج را برای متخصص ریه‌ای در بیمارستان دیگری می‌برند، تا روزهای بحران شروع شود.

IFoB0YYKc07V

پس از بررسی آزمایش‌ها توسط پزشک مشخص می‌شود در دو هفته‌ای که کروناویروس وارد خانه شده بود به جز حسین چهار نفر دیگر هم از آن خانه ۳ طبقه به کروناویروس مبتلا شدند؛ مادر، عمه، شوهر عمه و پسر عمه‌اش. حسین چیز زیادی از آن روزها به یاد ندارد: «پزشک سی‌تی‌ها را با دقت نگاه کرد و سریعا دستور داد که از بین ما ۵ نفری که مبتلا شده بودیم، من، عمه و شوهر عمه‌ام در بیمارستان بستری شویم.»

شرایط مثل اسفندماه کشور بود، زمانی که مشخص شد به جز قم کروناویروس در استان‌های زیادی پخش شده است.

پدرش اما آن زمان خبر ترسناکی از پزشک شنیده بود که فرد دیگری از آن چیزی نمی‌دانست، او در حالی که اشک می‌ریخت، می‌گوید: «پزشک گفت امیدی به حسین وجود ندارد، چراکه به دلیل تشخیص دیرهنگام بیماری نزدیک ۳۰ تا ۴۰ درصد ریه‌هایش پر از عفونت شده بود.»

ابراهیم زمانی، شوهر عمه حسین، یکی دیگر از مبتلایان به کروناویروس در این خانه است. او  راننده تاکسی ۵۱ ساله‌ای است که به دلیل ابتلای همسایه‌اش به کروناویروس برای چند روزی مهمان خانه خانواده همسرش می‌شود. او درباره بستری همسر، فرزند و خودش در بیمارستان می‌گوید: «به پزشک معالجم اطمینان داشتم، اما ابتلا به این بیماری استرس خاصی به همراه دارد.»

ابراهیم به همراه خانواده‌اش بعد از پنج روز مرخص شدند، اما حال حسین هنوز خوب نشده بود. او  می‌گوید: «اکسیژن خود من بسیار کم شده بود، نفس تنگی شدیدی داشتم بیشتر مواقع خواب بودم. چیز زیادی یادم نیست جز این که صبح‌ها برای صبحانه بیدارم می‌شدم و بعد دو پزشک متخصص ریه و عفونی از من بازدید می‌کردند. بعد از ۶ روز سینه درد من کم شد و پزشک گفت شیوع ویروس در بدنم متوقف شده است.»

خوشبختانه بعد از ۱۰ روز حسین از بیمارستان مرخص و تا روز ۲۸ فروردین هم در خانه قرنطینه شد، بعد آزمایش‌ها نشان داد که بدن او از کروناویروس پاک شده است.

موج دوم در راه خانواده بابایی و ایران

این روزهای خانواده بابایی درست مثل این روزهای  ایران است، زمانی که آمار مبتلایان کروناویروس روزبه‌روز کاهش پیدا می‌کند و همین باعث می‌شود سیاست‌ها به سمت عادی‌سازی شرایط حرکت کند؛ ادارات شروع به کار کنند، مراکز خرید و مغازه‌ها باز شوند، آموزش‌وپرورش از برگزاری امتحانات به شکل حضوری خبر دهد و ...

اما اتفاقاتی در چند روز گذشته در این خانواده رخ داد که از موقتی بودن این آرامش خبر می‌دهد؛ مادر حسین که به کرونا مبتلا بود در بیمارستان بستری شده است و نتیجه آزمایش مادربزرگ و دیگر عمه او هم مثبت شده است.

حسین در این باره می‌گوید:«روزهای آخر فروردین ماه عکس آزمایش همسر و مادرم را به پزشک نشان دادیم و پزشک به مادرم گفت در بیمارستان بستری شود. روز بعد از آن هم بعد از شنیدن صدای سرفه و ویزیت پزشک مشخص شد مادربزرگ و عمه دیگرم بیمار شده‌اند.»

این صدای سرفه‌ها خبر از شروع موج دوم کروناویروس در خانه سه طبقه‌ای در خیابان ستارخان می‌دهند، موج دومی که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی چندی پیش نسبت به احتمال شیوع آن در سرتاسر ایران هشدار داده بود.