به گزارش پایگاه خبری نشان :

شخصیت بدبین موضوع مورد بحث ماست. بدبینی یعنی تمایل به داشتن افکار منفی و منفی فکر کردن. فرد بدبین در بیشتر موارد روی جنبه های منفی هر موضوعی تمرکز می کند و همیشه منتظر بدترین ها است.

بدبین بیشتر جنبه های تاریک یک اتفاق را می بیند. آن ها خودشان را به عنوان کسانی می بینند که در هیچ چیز نقشی ندارند و نمی توانند هیچ تاثیری روی دنیا بگذارند. اغلب می گویند "همین است که هست". آن ها همیشه شانس موفقیت را به عوامل خارجی غیر قابل کنترل نسبت می دهند.

تحقیقات نشان می دهد که بدبینی می تواند از ساختارهای ژنتیک ناشی شود و افراد آن را به ارث برده باشند. یعنی شما به طور ذاتی به دنیا نگاه بد دارید و این از اوایل کودکی خود را نشان می دهد.

با این حال عوامل محیطی و تربیتی نیز نقش مهمی در این جریان دارند. همراهی مدام با افرادی که مدام از ناامیدی و بی فایده بودن زندگی صحبت می کنند در بدبینی شما نقش دارد.

 

والدینی که خواسته یا ناخواسته انگیزه ها و زیبایی رویاها را در شما سرکوب کرده اند نیز می توانند عللی بر بدبینی شما باشد. همچنین تجربه شکست های متعدد در زندگی شما را افسرده و ناامید کرده و باعث می شود در ادامه زندگی بدبین تر و محافظه کارتر باشید. افراد دارای افسردگی ملانکولیک نسبت به دیگران بدبینی بیشتری دارند.

انسان‌ های بدبین دارای شخصیت کنترل‌گر هستند. یعنی این که دائم همسر خود را چک می‌ کنند و تمام حرکات، رفتار و ارتباط ‌های او را زیر ذره‌ بین می‌ گذارند و مدام در حال تست کردن لحظه به لحظه همسرشان هستند.

آن ها دچار تفکرات هزیانی هستند و در ذهنشان پازلی می‌ سازند که با تکمیل آن همسر محکوم خواهد شد. آن ها خیلی زیرکانه و ماهرانه پازل را تکمیل می‌ کنند و طوری استدلال می‌ کنند که گاه برخی از درمانگران تازه کار را نیز به اشتباه می‌ اندازند.

یکی از ویژگی های افراد بدبین این است که معمولا این افراد دارای ظاهری آراسته و در مسائل اخلاقی خیلی مبادی آداب هستند و گاه بدبینی‌شان را با اخلاقی بودن و متعصب بودن توجیه می ‌کنند.

فرد بدبین، هر بار که تلفنش زنگ می زند فکر می کند طلبکار یا مزاحم است. در مهمانی ها همیشه فکر می کند که قرار است به او بد بگذرد یا وقتی لباس نو می خرد همیشه منتظر است که پاره یا کثیف شود.

راه های پیشگیری از بدبینی

ما به صورت فرهنگی و تاریخی این زمینه‌ ها را در جوامع شرقی داشته ‌ایم و عواملی آن را شدت و ضعف می ‌بخشد. مثل نحوه نگرش و معیارهایی که فرد در ازدواجش آن ها را قبول دارد. مثلا کسی که در شرایط سخت‌گیرانه‌ ای پرورش یافته و اعتماد به نفسش هم پایین بوده هیچ بعید نیست که در ارتباط با مسائل اخلاقی دچار بدبینی شود.

یا برعکس کسی که در خانواده‌ بی‌ بند و بار پرورش یافته و الگوی صحیحی برای بازنگری معیارهای سلامت نداشته است، در شکل‌ گیری و استفاده از این معیارها دچار خطا و اشتباه می‌ شود و به بدبینی دچار می‌ شود.

در خانواده‌ های از هم پاشیده و ناموفق نیز زمینه بروز بدبینی وجود دارد و مثلا دختر این خانواده نمی‌ تواند به جنس مخالف خوش ‌بین باشد، چرا که مدام در معرض اطلاعات غلط راجع به مردان است و گوشش پر است از حرف‌ هایی نظیر، مردها همه سر و ته یک کرباسند، مردها همه دروغ می‌ گویند و...

پسر خانواده‌ های این چنینی نیز نمی ‌تواند دید خوبی به زن داشته باشد، او مدام از پدرش می‌ شنود که: زن ‌ها رفیق شیطانند، زن‌ ها یک تخته ‌شان کم است، زن خوشگل مال مردم است و... که این نوع از فرهنگ یا باورهای غلط زمینه را برای یک سری تعصبات بوجود می ‌آورد.

یکی از راه های پیشگیری از بدبینی این است که ما باید برای جوانان شرایطی را فراهم کنیم که قبل از ازدواج معیارهای صحیح را بشناسند.

به عبارت بهتر این که ما به جوان فرصتی بدهیم که ارزش و معیارهایی را که تاکنون پذیرفته است، بازنگری کند تا معیارهایش با نرم و سلامت جامعه همخوانی پیدا کند و با مشاوره قبل از ازدواج و با روان‌ درمانی و مشاوره به بازپروری ساختار فکری و باورهایش اقدام کنیم.

معمولا در یک یا 2 سال اول زندگی بدبینی هست، اما مهم تر از آن این است که شخص برای ازدواج به سن پختگی رسیده باشد، اطلاعات داشته باشد، در انتخاب طرف مقابلش آزاد باشد، از اختلال‌ های شخصیتی آگاهی داشته باشد و بتواند از روی نشانه‌ ها به تشخیص برسد.

با توجه به این توانمندی‌ ها آگاهی داشته باشیم که معمولا 2 سال اول زندگی، همسران به همدیگر بدبین هستند که این طبیعی است.

باید با اعتمادسازی، دادن آرامش و با داشتن اطلاعات و سیاست‌ های ارتباط به یکدیگر القا کنند که همسرشان را دوست دارند و پایبند ازدواجشان هستند.

توصیه روانشناسان این است که زوج ‌های جوان 2 سال اول زندگی را بچه‌ دار نشوند و تا مطمئن نشدند که کسی که برای ازدواج انتخاب کرده ‌اند، همان است که قبل از ازدواج می ‌شناخته ‌اند به این کار اقدام نکنند و بگذارند بدبینی طبیعی اول زندگی به اعتماد بدل شود بعد بچه ‌دار شوند.

راه های درمان بدبینی

روانشناسی مثبت گرا می تواند سلامت جسمی و روحی شما را بهبود دهد. تغییر نگاه به زندگی در وهله اول نیاز به اراده و عزم شما دارد و در درجه دوم لازم است که یک روانشناس ابعاد زندگی شما را بسنجد و به شما راهنمایی های لازم را ارائه دهد.

تنها رفتن در این مسیر نمی تواند نتیجه خوبی داشته باشد. در ادامه چند راه برای درمان بدبینی را به شما ارائه می دهیم.

1. برای درمان بدبینی از افراد بدبین فاصله بگیرید

یکی از اصلی ترین دلایل تداوم بدبینی، ارتباط با کسانی است که همیشه آیه یأس می خوانند. سعی کنید از آن ها فاصله بگیرید و با کسانی که به دنیا نگاه بهتری دارند رفت و آمد داشته باشید.

2. برای درمان بدبینی قدر دارایی های خود را بدانید

یک نگاه دیگر به زندگی خود داشته باشید. به اطراف خود نگاه کنید هر آنچه که دارید را روی برگه ای بنویسید. کوچک ترین چیزها را نیز یادداشت کنید، اگر فکر می کنید ارزش نوشتن ندارند بهتر است همان لحظه آن را از خود دور کنید. این گونه متوجه هر آنچه که دارید می شوید.

3. برای درمان بدبینی قدر زندگی را بدانید

به این فکر کنید که آخرین روز زندگی شماست. چه کارهای نکرده ای دارید؟ چه کسانی هستند که دوستشان دارید و به آن ها نگفته اید ؟ چه لذت ها و خوشگذرانی هایی داشتید که فراموش کردید. به سمت آن ها بروید و آن ها را انجام دهید.

4. برای درمان بدبینی فاجعه سازی نکنید

از کوچک ترین مسائل، بحران و مصیبت درست نکنید. ممکن است بر سر یک مسئله کوچک با یکی از نزدیکانتان به مشکل بر بخوردید. اینقدر به این موضوع منفی نگاه کردید و آن را بزرگ کردید که به یک بحران غیر قابل حل تبدیل شده است. درباره مشکلاتتان صحبت کنید و به دنبال راه حل باشید.

5. برای درمان بدبینی تلاش کنید

اگر در کاری شکست خوردید ناامید نشوید. ادامه بدهید و برای رسیدن به آن تلاش کنید. پایداری و پشتکار بسیار در بهبود نگاه شما به جهان موثر است.

پیامدهای بدبینی

بدبینی شاید در نگاه اول به شما آسیبی نرساند، اما در بلند مدت و در صورت تشدید شدن، باعث بسیاری از بیماری های روانی مثل افسردگی می شود. نگاه همیشه منفی به دنیا، انگیزه و امید به زندگی شما را کاهش داده و به مرور زمان حتی می تواند منجر به خودکشی شود.

بدبینی باعث تمایل به پیش بینی نتایج منفی می شود و این می تواند باعث احتیاط بیشتر شود، اما محافظه کاری بیش از حد شما را دچار وسواس و اضطراب نیز می کند.

محافظه کاری و ترس، باعث جدایی شما از دیگران و انزوا می شود. به مرور زمان احساس غم و اندوه و شک، تمام شما را در بر می گیرد و فرار از بدبینی بسیار دشوار می شود.

نتیجه

برای جلوگیری از شیوع و گسترش بدبینی، توجه به جامعه جوان و شناخت نیازهای آنان و لزوم مشاوره درمانی پیش از ازدواج را با کمک مسئولان فرهنگی و برنامه‌ ریزان بهداشت روانی جامعه ضروری می‌باشد. ما باید الگوها را برای جوانان تعریف کنیم، باید با آن ها کار کرد تا مشکلات روانی‌شان قبل از ازدواج حل شود.

مدیران جامعه و برنامه ‌ریزان فرهنگی نیز در این زمینه باید بسیار تلاش کنند، برنامه ‌ریزی بلند مدت داشته باشند و سوبسیدهایی را برای بهداشت روانی جامعه در نظر بگیرند.

چرا که هزینه درمان و مشاوره روانی بالاست و مردم کمتر توان پرداخت درمان‌ های بلند مدت را دارند. ضمن این که فرهنگ مشاوره هم در میان مردم کم است. اما با این حال باید مردم را امیدوار کرد که با داشتن زمینه‌ های مناسب می‌ توان حتی حادترین بیماری‌ های روانی را درمان کرد.