به گزارش پایگاه خبری نشان :

افسردگی همچون مالیخولیایی ست که رضایت و لذت را از فرد می رباید. هر فردی که با افسردگی مواجه شده می داند که افسردگی باعث نارضایتی شدید بین فردی و احساس یأس شده و با بی لذتی فراگیر ادامه می یابد. هر کدام از ما در مواقع افسردگی تلاش میکنیم که از این احساسات منفی رها شویم‌. شگفت اینکه آنچه انجام می دهیم در بلندمدت کمکی نمی کند. متأسفانه از زمانی که افسرده می شوید، همواره احتمال عود وجود دارد حتی اگر برای چندین ماه احساس بهتری داشته باشید. وقتی شما سعی می کنید علت این احساس ناخوشایند را ریشه یابی کنید یعنی دریابید این احساس بد از کجا می آید، افکار شما به جریان می افتند و اگر نتوانید پاسخ قانع کننده ای بیابید نهایتا متقاعد می شوید که مشکلی اساسی در روان و در زندگی شما وجود دارد.

تلاش های فرد افسرده برای درمان افسردگی به نتیجه نمیرسد.مانند فردی که برای بیرون آمدن از یک باتلاق دست و پا می زند و بیشتر در آن فرو می رود. این مقاله به شما کمک می کند تا با استفاده از رویکرد درمانی جدیدی به نام شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) چگونگی این نوسانات را دریابید و درک عمیقی از فرایند مزمن شدن افسردگی به دست آورید.

مراحل مزمن شدن افسردگی

درمان افسردگی

در مراحل اولیه خلق بی ثبات می شود. خلق بی ثبات  آسیب ایجاد نمی کند، چگونگی واکنش ما به آن مهم است که سبب ساز آسیب بیشتر میشود.  تلاش های عادتی ما برای رهایی از این وضعیت مؤثر نیست و در عمل ما را درگیر رنجی می کند که سعی در فرار از آن داریم. به عبارت دیگر، اگر ما هنگام افسردگی کاری نکنیم کمک کننده است. زیرا تلاش برای رهایی از افسردگی با روش حل مسئله و تلاش برای حل مشکل  ما را بیشتر درگیر می کند و فرد متاسفانه به آسانی گرفتار این عادت های ذهنی منفی می شود. این رویکرد درمانی،مجموعه تمرین هایی را ارائه می دهد که می توانید آنها را در طول زندگی روزمره انجام دهید تا از عادتهای ذهنی که شما را گرفتار افسردگی می کنند آزاد شوید.

آخرین یافته های علمی تاکید ویژه ای بر روش های مفید مراقبه دارند. ادغام راهبردهای مختلف شناخت ذهن و بدن به شما کمک می کنند تا تغییری اساسی در ارتباط خود با تفکرات و احساسات منفی ایجاد کنید. شما از طریق این تغییر می توانید راهی بیابید تا در دام بی انتهای افسردگی نیفتید. پژوهش ها نشان داده است که این روش درمانی می تواند خطر عود افسردگی در افرادی که دارای سه دوره افسردگی و یا بیشتر بوده اند را به نصف کاهش دهد.

 فرض بنیادی در رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی چیست؟

پیش بینی اینکه با تغییر رابطه خود با خلق منفی دقیقاً چه چیزی را تجربه خواهید کرد و پیامد آن چه خواهد بود بسیار دشوار است. مزیت این روش آن است که قضاوت را به طور موقت رها کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد. در واقع عدم تلاش برای از بین بردن احساسات ناخوشایند اقدام موثری خواهد بود. زیرا روش های معمول حل مسئله، شرایط را تقریباً همیشه بدتر می کنند و شما را در دام نشخوارهای فکری بی انتها می‌اندازند. اغلب درمان های منسوخ  درمان با داروهای ضدافسردگی بوده اند که برای بسیاری از افراد در کوتاه مدت مؤثر هستند. اما احتمال تجربه مجدد و عود آن بسیار بالا برآورد شده است. داروهای ضدافسردگی فقط در مدتی که افراد دارو استفاده می کنند افسردگی را کنترل می کند. به دنبال یافتن درمان موثر افسردگی در نهایت به این نکته مهم دست یافتیم که وقتی فردی افسرده می شود، ارتباط بین خلق، افکار و رفتار در مغز قوی تر می شود و در آینده افسردگی آسان تر ایجاد می گردد.

توجه آگاهی یا Mindfulness چگونه درمانی است؟

ذهن اگاهی

توجه آگاهی به عنوان "بودن با تمام وجود" توصیف می شود.در واقع  یک آگاهی تمام عیار همراه با مهربانی است. ما خود و تجربه کامل زندگی را انکار می کنیم. تعجبی ندارد که مأیوس می گردیم و این احساس به وجود می آید که کاری نمی توان کرد.این مسئله ثابت شده است که کاهش استرس مبتنی بر توجه آگاهی همچنان که موجب بهبود بیماران دارای بیماریهای مزمن می شود، برای افراد مبتلابه مشکلات روانشناختی مثل اضطراب و پانیک نیز مؤثر است. این روش، نه تنها شیوه احساس کردن، فکر کردن را تغییر می دهد، بلکه به تغییر الگوی فعالیت مغزی که زیربنای هیجانات منفی است منجر می شود.

واکنش بی نتیجه در برابر افسردگی چیست؟

وقتی افسردگی شروع به تخریب می کند سعی می کنیم تا با سرکوب یا توجه نکردن به احساسات منفی نسبت به آنها واکنش نشان دهیم. در این فرایند، ما سعی داریم حسرت ها و افسوس های گذشته را واکاوی کنیم و نگرانی های آینده را در ذهن خود بازنمایی کنیم. ما راه حل های مختلف را در ذهن خود امتحان می کنیم و طولی نمی کشد که به دلیل شکست در تسکین هیجانات دردناک بیش از پیش احساس افسردگی خواهیم کرد.

 آشفتگی هیجانی ناشی از تجربه فقدان، جدایی، طرد و یا هر گرفتاری که موجب احساس تحقیر یا شکست می شود طبیعی است اما تفکرات منفی باعث تنش و آشفتگی بیشتر می شوند. این حالتها به نوبه خود موجب افزایش افکار منفی و شدیدتر شدن افسردگی می شوند. از طریق این فرایند است که متوجه میشویم حالت ذهنی که ما را غمگین نگه می دارد و نسبت به افسردگی آسیب پذیر می کند روز به روز تشدید می شود.

افسردگی اساسی

افسردگی اساسی وقتی تشخیص داده می شود که فرد یکی از دو علامت اول در لیست پایین و حداقل چهار علامت و یا بیشتر از دیگر علائم را به طور مداوم حداقل به مدت دو هفته تجربه کند و باعث اختلال در عملکرد طبیعی وی شود.

۱- احساس افسردگی با غمگینی در اکثر روزها

 ۲ - نداشتن تمایل و یا ناتوانی در کسب لذت از اکثر فعالیت هایی که قبلاً لذت بخش بودند

۳- کاهش آشکار وزن بدون رژیم یا افزایش وزن و یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً در هر روز

 ٤- مشکل در خوابیدن به هنگام شب یا نیاز به خواب بیشتر در طول روز

ه - کندی یا بی قراری قابل توجه در روز

 ۶- احساس خستگی یا کاهش انرژی تقریباً هر روز  ۷-احساس بی ارزشی یا احساس گناه شدید یا نامتناسب ۸- مشکل در تمرکز یا توانایی فکر کردن که از نظر دیگران به عنوان تردید و دودلی در نظر گرفته می شود.

۹- افکار مداوم مرگ و یا فکر خودکشی (با یا بدون طرح خاصی برای انجام) یا اقدام به خودکشی

یکی از بیشترین مسائلی که در پیش روی افراد مبتلا به افسردگی قرار دارد دسترسی به شیوه درمانی مناسب و مؤثر است. این موضوع به این معنا است که در حال حاضر مراجعان می توانند براساس اطلاعات دریافتی در مورد اثربخشی و روند درمان های مختلف، درمان مناسب را در مورد اختلال خویش انتخاب کنند. کلینیک های روان شناسی به مرور زمان به این نتیجه رسیده اند که آگاه کردن مراجعان و دادن اطلاعات به آنها در پیشرفت و موفقیت برنامه های درمانی بسیار مفید است. اما آنچه در حال حاضر باید از آن اطلاع داشته باشید این است که طبق اکثر پژوهش های انجام شده درمان توجه آگاهی، مؤثرترین درمان افسردگی است و حتی تأثیر آن  با دارودرمانی برابری میکند.